قالب وردپرس قالب وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس آموزش وردپرس
فال تاروت
در هنگام استفاده از فال تاروت چه اتفاقی می افتد؟
مرداد ۱۶, ۱۴۰۰
تاثیر ماه بر انسان
تاثیر ماه بر روان انسان بر اساس تحقیقات علمی
مرداد ۱۶, ۱۴۰۰

بررسی مکانیسم مرگ با تلقین

مرگ با تلقین

مرگ با تلقین

قدرت تلقین تا کجا می تواند پیش برود؟ آیا تقلین در کنار فواید خود مانند شفادهی ذهنی و جسمی می تواند آثار مخرب قابل توجهی نیز داشته باشد؟ پدیده مرگ با تلقین تا چه حد رایج است؟

شاید قضیه اعدام یک مرد با قدرت تلقین را شنیده باشید. مردی که چشمهای او بسته شد و پزشک بعد از تظاهر به زدن رگ او، به دروغ گفت که خون او در حال تخلیه شدن و ریختن به داخل ظرفی است. برای این کار از جریان آب ولرم به جای خون استفاده شد و آن مرد تصور می کرد این خون او است که دارد از رگ او خارج می شود چون عبور آب را با عبور خون خود اشتباه گرفته بود. صدای قطرات آب هم تداعی گر ریختن خون به داخل ظرف بود. پس از چند ساعت هم بدن او رو به ضعف رفت و مرد.

ولی این تنها مثال برای توجیه پدیده مردن با تلقین نیست! نمونه های بی شمار زیاد دیگری در جهان وجود دارد که حتی از قبلی هم عجیب تر هستند که قصد داریم در این مقاله در مورد تعدادی از آنها صحبت کنیم و در آخر نیز مکانیسم مرگ با تلقین را تشریح کنیم.

مثال هایی از مردن با تلقین

در برخی قبایل دورافتاده، به دلیل اعتقاد شدید افراد به سخنان جادوگر قبیله و یا تابوهایی که برای آنها در نظر گرفته شده، بیماری یا مرگ ناگهانی برای چنین افرادی زیاد اتفاق افتاده است. این باورها باعث نوعی خود تلقینی می شوند و فرد تصور می کند وقتی به او گفته شده می میرد راه دیگری ندارد و حتما در تاریخ گفته شده، جان خود را از دست می دهد. نتیجه این می شود که به خاطر باور شدید به این موضوع، ذهن او بر فیزیولوژی بدن غالب شده و فرد را به بیماری شدید مبتلا می کند و یا می کشد.

حالت مشابه دیگر را می توان در مناطق جنگی مشاهده کرد. برخی سربازان در مناطق حساس جنگی به دلیل شوک فیزیکی و عاطفی، به هم ریختگی شدید روانی و اضطراب می میرند آن هم بدون آنکه گلوله ای به آنها اصابت کرده باشد.

همچنین در قرن های گذشته و در زمانی که طاعون شیوع پیدا کرده بود بسیاری از مردم از ترس اینکه مبادا به این بیماری مبتلا شده باشند یا مریض می شدند و یا می مردند.

مثال دیگر مردن با تلقین، بیماران سرطانی است که وقتی با خبر می شوند به زودی قرار است بمیرند ممکن است حتی زودتر از زمانی که سرطان به مرحله کشنده بودن برسد بمیرند. در واقع انگار که جادو شده باشند.

یا در برخی قبایل دورافتاده، یک سری چیزها به عنوان تابوی شدید هستند و اگر کسی این چیزهای ممنوع را مرتکب شود تصور می کند دچار جادوی مرگ شده و واقعا هم می میرد. برای مثال وقتی فردی متوجه می شود غذایی ممنوعه را خورده و یا از ظرف رئیس قبیله استفاده کرده است دچار ترس شدید، درماندگی و استرس می شود و بعد از چند ساعت می میرد.

مثال دیگر مرگ با تلقین در چنین قبایلی، حالتی است که فردی یک استخوان به اصطلاح طلسم شده را به سمت قربانی اشاره می کند. این استخوان در حقیقت قدرت خاصی ندارد ولی به دلیل باور فرد قربانی به قدرت آن، دچار استرس و ترس می شود و کم کم شدیدا بیمار شده و می میرد.

همچنین بخوانید:   شیطان پرستی چیست؟ قسمت اول: بررسی تاریخچه شیطان پرستی

دلیل همه این نوع مرگ ها، به دلیل شوک عاطفی و ترس شدید در اثر تلقین و باور به مرگ حتمی است. به طوری که فیزیولوژی بدن تحت تاثیر قرار گرفته و به قدری سلامت فرد افت می کند که گاهی موجب می شود در کمتر از ۲۴ ساعت باعث مرگ او شود. البته در برخی از این حالات شاید کوری اشتها و خودداری از خوردن غذا و نوشیدن آب هم مشاهده شود ولی دلیل اصلی مرگ این نیست چون می دانیم خودداری از غذا خوردن، به این سرعت کشنده نیست و نمی تواند در عرض چند ساعت کسی را از پای دربیاورد.

مرگ با تلقین

تحقیقات والتر کانون در مورد موضوع مردن با تلقین

والتر کانون از جمله دانشمندانی بوده است که به خوبی در مورد پدیده مرگ با تلقین تحقیق کرده است و مطالبی را در مورد تاثیر تلقین و ترس بر وخامت اوضاع فیزیکی تا حد مرگ، منتشر کرده است. او پدیده های زیادی را در مورد این موضوع در بین قبایل دورافتاده، مشاهده و گزارش کرده است و چنین مرگ هایی را Voodoo death نامیده است.

برای مثال او به زنی اشاره کرده است که وقتی میوه ای را در یک محل ممنوعه خورده است در کمتر از ۲۴ ساعت مرده است. همچنین او مثالی از مرد جوانی می زند که پزشک قبلیه، استخوانی را به سمت او اشاره کرده بود. در آن قبیله این کار به معنی طلسم مرگ بود. حال این مرد جوان رو به وخامت رفت ولی وقتی بعدا به او گفته شد که استخوانی به سمت او گرفته نشده بود و اشتباه شده است، حال او بهتر شد و دوباره به زندگی برگشت.

کانون در همه این نوع موارد شباهت هایی را مشاهده کرد. برای مثال همه آنها باور شدید به قدرت جادویی این قوانین محلی داشتند و همچنین طبق باور خود، چنین چیزهایی را نوعی طلسم قوی می دانستند که حتما مرگ را در پی دارد و راه فراری هم از آن وجود ندارد. این در حالی بود که اگر غیربومیان و افراد غریبه همین تابوشکنی ها را انجام می دادند و یا باوری به قدرت اشاره گرفتن استخوان نداشتند هیچ اتفاقی برای آنها نمی افتاد. بنابراین واقعا طلسمی در کار نبود و این مرگ و میر فقط به خاطر تلقین قربانیان بوده است.

اما آیا همین تلقین، خطرناک تر از یک طلسم واقعی نمی تواند باشد؟ شاید قوی ترین طلسم های واقعی هم نتوانند تا این حد به کسی آسیب بزنند ولی یک باور خرافی عمیق و تلقین ناخواسته می تواند در عرض چند ساعت باعث مرگ خویشتن شود. اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟

مرگ با تلقین

دلایل مرگ با تلقین

کانون اعتقاد داشت وقتی حس ترس شدید در ذهن برانگیخته می شود سیستم عصبی سمپاتیک را درگیر می کند. در این صورت فشار خون به خاطر کاهش حجم گردش خون در بدن کم می شود. وقتی کاهش حجم خون با ورود آدرنالین به داخل شریان ها همراه شود گردش خون در بدن را دچار اختلال می کند و فشار خون افت پیدا می کند. وقتی هم چنین حالتی رخ دهد به دلیل همین گردش ناکافی خون در بدن، قلب و شریان های اصلی آن دچار آسیب می شوند و قلب نمی تواند گردش خون مستمر را برای ادامه فعالیت اندام ها فراهم کند. علاوه بر این، سرعت تپش قلب و تنفس افزایش پیدا می کند. در افرادی که دچار شوک عاطفی می شوند ممکن است پرهیز از خوردن و نوشیدن هم گزارش شود. مجموعه همه این شرایط می تواند موجب افت سریع وضعیت سلامت بدن و در نتیجه مرگ شود.

همچنین بخوانید:   صد سال دیگر، زمین چه قدر تغییر خواهد کرد؟

البته توضیحات کانون در مورد علت مرگ این افراد قبیله ای، کامل و دقیق نیست چون وقتی اعصاب سمپاتیک و ترشح آدرنالین تحریک شود، هر دو فاکتور ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهد.

تحقیقات ریچر نشان داد که مرگ نه در اثر علت قبلی بلکه به فعالیت بیش از حد اعصاب پاراسمپاتیک و به ویژه عصب واگ (که مسئول تعادل بخشیدن به ضربان قلب است) مربوط می شود. اثر مرگ آور واگ در مرحله درماندگی قربانی مشاهده می شود و بدن به حالتی که نمی تواند حرکتی انجام دهد وارد می شود. به دلیل افت شدید فشار خون و کاهش تعداد ضربان قلب، خون رسانی به اندام های بدن درست انجام نمی شود و آسیب های جدی به بدن وارد می کند.

تحقیقات جدیدتر نشان داده است که اگر بحث ترشح آدرنالین را برای علت مرگ در نظر بگیریم به این صورت عمل می کند که وقتی ترشح آدرنالین و تعداد ضربان قلب افزایش پیدا کرد هورمون های استرس تجمع پیدا می کنند و باعث باز شدن و باز ماندن کانال های کلسیمی می شوند. به خاطر ورود بیش از حد کلسیم به داخل سیستم، سلول ها می میرند.

نتیجه گیری

همان طور که در ابتدای مقاله اشاره شد، پدیده مرگ با تلقین فقط در قبایل دورافتاده و سنتی مشاهده نمی شود بلکه در موقعیت های مختلف زندگی مدرن بشر هم قابل مشاهده است. نیازی نیست به جادوی سیاه به عنوان یک قدرت ماورایی باور داشته باشیم تا از آن تاثیر بگیریم بلکه حرف های ساده روزمره ما هم می تواند نوعی جادوی سیاه کشنده باشد. برای مثال جیمر ماتیس در مقاله خود به مردی ثروتمند و سالم اشاره می کند که مادرش او را به خاطر اینکه به حرف های او گوش نداده و راه او را دنبال نکرده نفرین کرده است. این مرد دچار حملات آسمی می شود و می میرد.

فعلا کاری با این موضوع که نفرین و جادو واقعا اثرات منفی بر دیگران می گذارند نداریم و در این مقاله، تنها نقش تلقین را در این نوع مرگ ها در نظر می گیریم.

با تمام این گفته ها شاید بهتر است افراد در صحبت ها و رفتارهای خود بیشتر دقت کنند. برای مثال مادری که مدام بچه خود را با صدای بلند نفرین می کند و می گوید “خدا بکشتت” غافل است که این حرف ها تا چه حد می تواند اثر سمی بر روان فرزند او داشته باشد. تربیت صحیح کودکان شامل آه و نفرین نمی شود و مسیری است که به حوصله، صبر و دانش نیاز دارد.

خنثی کردن اثر طلسم های جادوگران پرمدعا

حالا که قدرت تلقین را می دانید بهتر می توانید خود را در برابر جادوگران پرادعا محافظت کنید چون بیشتر آنها واقعا قدرت خاصی ندارند و با ایجاد رعب و وحشت در شما می توانند اثرات منفی در شما ایجاد کنند که خود جادوی سیاه واقعی هم نمی تواند.

حدودا ۱۵ سال پیش در یک چت روم خارجی جادویی بودم و گفته های آنها را مشاهده می کردم. هر چند مدت یک بار دعوا می شد و افرادی که خود را جادوگر سیاه می دانستند بقیه را تهدید می کردند که تا یک هفته دیگر می میرند. حتی برای آن زمان که نوجوان بودم این حرف و ادعای آنها مضحک بود چون کسی که واقعا چنین قدرتی دارد در یک چت روم ساده، از بچه های کم سن عصبانی نمی شود و نمی رود مراسم جادویی به پا کند. ولی الان با این تفاسیر به این نتیجه رسیدم که شاید در بین اعضای آن چت روم، افرادی کم سن و سال بودند که شدیدا به این افراد و قدرت آنها باور داشتند و سر یک شوخی بی مزه، تاثیرات روانی و فیزیکی منفی گرفته باشند. البته خیلی در آنجا نبودم که نتیجه را ببینم ولی به هر حال شوخی این چیزها هم کار خوش آیندی نیست و درست مثل جادوی سیاه، کارما دارد.

افرادی هم گاهی به سایت پیام می دهند که قربانی جادوی سیاه شده اند و آن شخص را می شناسند که تهدید هم می کند. اگر کسی واقعا جادوگر سیاه باشد نیازی به رو به رو شدن و حرف زدن با شما ندارد و کار خود را در خفا انجام می دهد. تعداد افراد حرفه ای در این زمینه هم آن قدر کم است که شاید در زندگی خود، آنها را یک بار هم نبینید. ولی وقتی کسی مدام یاوه گویی و ادعا کرد تنها دارد از ابزار کلام که قدرتی کمتر از جادو ندارد بر سلامت جسم و روان شما تاثیر می گذارد. در هر صورت به جای باور به این افراد، تلقین های مثبت کنید و به حرف های آنها اهمیت ندهید. هیچ کس جز روان شما نمی تواند دشمن بزرگ شما شود. حتی اگر جادوی سیاه واقعی هم در کار باشد بارها در سایت گفته شده که خودکنترلی و پرورش قدرت ذهنی برای کسب آرامش درونی و سرکوب تشویش ذهنی برای تاثیر نگرفتن از این نیروها، از روش های مهم مقابله با این نیروهای منفی است. چیزهای دیگر مانند دعا، حرز و هاله دفاعی هم در کنار آن…

همچنین بخوانید:   سن شروع تمرینات ماورایی

 

 

مقالات مرتبط

admin
admin
درباره ردای سیاه (ادمین): تمرین کننده و نشر دهنده علوم روحی و روانشناسی (بیشتر)
اشتراک
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
قدیمی ترین
جدیدترین
Inline Feedbacks
View all comments
niaki
عضو
2 سال قبل

سلام هویت هر کسی از باورهایی مایه میگیرند که بن مایه های اون در ضمیر ناخودآگاهمون پنهان شده من در طی مسیر خودشناسیم به اینجا رسیدم اگر باورها در جهت اهدافمون پرورش پیدا کنند برای دستیابی به قدرتهای ماورایی نیاز به دونستن هیچ تکنیک و روشی نداریم به قول دون خوان به کاستاندا میگفت هیچ چیزی برای آموزش وجود نداره فقط باید متقاعد بشی اینکه چاکرا پاکسازی بشه یا چنان و چنین کنیم و … همه اینا برای متقاعد شدن و رسیدن به این باوره که باور کنی تو میتونی. و اگه این باور در ناخودآگاه کاشته بشه چاکراها خودبخود… بیشتر »

Last edited 2 سال قبل by niaki
رفتن به نوار ابزار