تمرین چشم سوم با نام خیره به هیچ
در این تمرین ما سعی داریم تمرکز و فوکوس چشم ها رو از حالت سوگیری آگاهانه و نا آگاهانه روی اشیاء خارج کنیم و تا حدی که امکان دارد نگاهمان به هیچ سطح و یا شیئی نچسبد چون حس بصری ما در هدایت ذهن بخش عمده ای را به دست دارد لذا در این تمرین قرار است توسط کنترل سوگیری قوه بصری، سوگیری ذهن را کنترل کنیم که این ، خود ذهن را تا حدودی ،بسته به میزان مهارت ما در تمرین، خلع سلاح میکند و ذهن تا حدودی فلج میشود و چون چشم سوم بر اطلاعات و دیتای بصری استوار است اين تمرین ما را به تحریک آن وا می دارد.
تمرین به این صورت است:
ابتد روی یک صندلی نشسته بطوریکه ستون فقرات کاملا صاف و ماهیچه های شانه و کمر بحالت آزاد و ریلکس باشند.
سپس ۵ دقیقه تنفس عمیق با ترتیب ۶ -۱۸_۱۲ انجام میدهیم(۶ ثانيه دم_۱۸ ثانیه حبس _۱۲ثانیه بازدم).
بعد از مرحله تنفس کف یا پشت یکی از دستها را به فاصله ۵۰ سانتی متر جلو چشما قرار میدهیم بطوریکه دید ما روی سطح دست زوم و قفل کند،سپس به آرامی دست را پایین آورده ولی سعی میکنیم حالت قفل فاصله دید رو از دست ندیم و در همون حالت به فضای جای دستمان خیره شويم دراین حالت چشمها سعی دارند روی اشیاء روبه رو نگاه کرده و تغیر وضعيت بدهند که ما باید مانع شويم و سعی کنیم به فضای هیچ بنگریم از نشانه درست انجام دادن این تمرین لوچ ديدن است یعنی ما همه اشیاء زمینه دید را دوتایی میبینم و مات.
هنگامی که حدقه چشماها شروع به درد میکند باید بدانیم فاصله رو از نقطه مورد نظر جلوتر آوردیم برای تنظیم دوباره میتوانیم دستمان را به نقطه قبل ببريم تا دید چشمها دوباره تنظیم شود سپس دستمان را پایین میآوریم و ادامه میدیم
همچنان که در حال تمرین هستيم سعی میکنیم که میزان پلک زدن را به حداقل برسانيم بطوری که فقط پلک ها را برق آسا پایین آورده و برگردانیم تا سوزش قابل تحمل باشد
کمکم اشکها جاری میشود که باید تحمل کرد
و آرام آرام نزدیک میشویم به ديدن رنگهای نیلی و آبی و بنفش، که باید تمرکزمان روی پاره های رنگ نرود و ِالا تمرین سقوط میکند البته از هرکجای تمرین افتادیم درصورت فوری عمل کردن میتوانیم از همانجا ادامه دهیم.
پس از عبور از پاره های رنگ، حفر سیاه نمایان میشود با دو پره شبیه پروانه آسیاب که در حال چرخش است.
در این مرحله همچنان باید ادامه داد و کمکم صدای ارتعاشی شبیه ووووو ووووو هماهنگ با چرخش به گوش دروني ما مي رسد
از این مرحله به بعد ما وارد رازها مي شويم (بسته به وضیعت روحی و معنوی فرد هم دارد)و یا شهودمان تقویت میشود و گاهی در هنگام تمرین خروج از بدن را تجربه میکنیم .البته حداقل باید چند ماه این تمرین پیوسته انجام شود..گاهی یک ماه گاهی یکسال طول میکشد.
این تجربه شخصی بنده از انجام این تمیرن است که از جایی اقتباس نشده و در تمرینهای مکرر به این تجربیات دست یافتم امیدوارم برای شما هم مفید باشد.
سپاس بیکران از رسول عزیز برای در میان گذاشتن تکنیک و تجربه فعالسازی چشم سوم که خودشون بهش رسیدن … اما به نظر من که چندباری این تکنیک رو تست کردم اون رو کمی سنگین و اذیت کننده خصوصا” برای عضلات چشمان یافتم … بشخصه تمرین آنالوماویلوما … تمرین تنفس سایشی …. تمرین تجسم کشیدن یک قلم موی بزرگ روی پیشانی در جهات چپ و راست بوطر مداوم و چند تمرین دیگر رو بسیار موثرتر و ساده تر دیدم و در عین حال با فشاری بسیار کمتر به چشمان … در عین حال بسیار ممنونم از رسول عزیز و سرکار… بیشتر »
درود
ممنون از توجه شما و همچنین رسول گرامی که زحمت کشیدن این مقاله رو نوشتن.
روشهای متنوعی برای باز کردن چشم سوم هست و هر کدوم نقاط قوت و ضعفی دارن و بهتره هر کدومشون رو که با شرایط فردی سازگارتره انتخاب بشن و برای مدت طولانی تمرین بشن. عضلات چشم ممکنه اولش عادت نداشته باشه باز بمونه و مدام اشک ریزی رخ بده ولی اگه تمرین بشه اونم مثل سایر عضلات بدن تقویت میشه و عادت می کنه که برای مدت بیشتری باز بمونه. بهتره برای کاهش فشار به چشم، توی نور کم تمرین بشه.
واقعا این تمرین باعث فعال شدن چشم سوم میشه؟
درود
قبلا دیدم که با روش مشابه اون تونستن روی باز کردن چشم سوم کار کنن. این حالت چند تا ویژگی داره یکی اینکه یاد میده برای دیدن بعد معنوی یک جسم لازم نیست به خود اون جسم توجه بشه چون اون وقت بخش بینایی مغز رو فعال میکنه و نمیشه هم توی سطح بینایی فیزیکی بود و هم بینایی اختری. یکی از فواید دیگش اینکه نوعی مودرا هست که می تونه فشاری رو به چشم سوم بیاره مخصوصا اگه کمی به مرکز بین دو چشم توجه کنید اون فشار توی حالتی که توی مقاله گفته شه بیشتر حس میشه.
ممنون بابت پاسختون.سوال دیگرم این بود که آیا این نوع تمرین ها که در جهت قدرتمند کردن چشم سوم هست میتونه به رویابینی آگاهانه هم کمک کنه یعنی دستیابی به رویای شفاف رو تسریع کنه؟
درود
بله ارتباط مستقیمی بینشون هست ولی یه چیزایی باید رعایت شه مثل قدرت به یاد آوری رویاها چون اگه توی اون بخش ضعیف باشید حتی اگه شبی چند بار هم رویابینی کنید ولی چیزی یادتون نیاد انگار اصلا خوابی ندیدید.
مرسی از لطفتون