آیا تا به حال به معنی کلمه مراقبه فکر کرده اید؟ این کلمه گویای خودش هست. مراقبه یعنی مراقب بودن. اینکه همیشه مراقب افکار و اعمالت باشی.
ممکنه شما تو روز چند ساعت مدیتیشن کنید و انواع اقسام تمرینات تمرکز و حفظ آگاهی رو انجام بدید. ولی اثرش رو فقط تو اون چند ساعتی که تمرین میکنید حس میکنید و بقیه روز انگار فرد دیگری هستید. دوباره همون خشم ها و الگوهای کهنه ذهن میاد سراغتون. انگار که یاد نگرفتید همیشه ذهنتون رو برای پروسه هضم افکار منفی آماده نگه دارید. انگار که غافل گیر میشید از افکار.
تحول درونی وقتی ارزشمند هست که به صورت پیوسته باشه. فرض کنید که دارید با دوستتون چت میکنید و کلا در فاز دیگه ای هستید. اون لحظه اصلا نمیدونید مراقبه چی بود و عالم معنویات چی بود. شدیدا سرگرم چت کردن با دوستتون در مورد فلان چیز و فلان خاطره هستید. ناگهان به ذهنتون میاد که الان واقعا در کجا قرار دارید. چه حرفهایی رو دارید میزنید. آیا حرفهاتون با اصول اخلاقی تون یکی هست؟ در واقع انگار دارید مثل یک شاهد، خودتون رو از بیرون میبینید و ارزیابی میکنید. در این لحظه شما سرتون رو از برف غفلت بیرون آوردید. این لحظات ممکنه چند ثانیه بیشتر طول نکشه و مجددا غرق در چت کردن بشید ولی همون چند لحظه هم ارزشمنده و کم کم تغییرات رو در شما ایجاد میکنه.
با مراقبه کردن شما سعی میکنید اون چند لحظه ای که آگاه شده بودید رو بیشتر کنید. برای مثال از اول صبح که پامیشید مراقب افکار و حرف زدنتون هستید. ممکنه وسطش حتی تا ساعت ها یادتون بره که خودتون رو ارزیابی کنید که طبیعی هست بنابراین ناامید نشید. بسیاری از رفتارهای ما ناآگاهانه هست. مثلا تنها وقتی فحش میدیدم و خودمون رو خالی میکنیم میفهمیم که چه کردیم. یا مثلا فرض کنیم قراره در خودمون تغییری رو ایجاد کنیم. گاهی یادمون میره که باید اون تغییر رو لحاظ میکردیم و مثلا به جای فحش دادن، خونسردی مون رو حفظ میکردیم. مهم نیست…بازم تمرین کنید. وقتی ضمیرناخودآگاه شما بفهمه که روی یک چیز پافشاری میکنید خود به خود اون موضوع برای شما مهم میشه و هی به دنبالش میره.
مراقبه های مختلفی که در قالب تمرینات مدیتیشن ارائه میشن هم معمولا چنین مضمونی دارن. یعنی مراقب ظهور و خاموشی افکار باشیم و باهاشون ترکیب نشیم و حواسمون رو بدیم روی چیزی که داریم روش تمرکز میکنیم. منتها پس از مدتی باید همون رو در کل طول روز پیاده کنیم. البته نه اینکه در کل روز به یک چیز آگاه باشیم. چنین چیزی خیلی سخته و غیرقابل عمل شدن مگر با سالها تمرین.
بلکه منظور این هست که بیایم اول یک چیز منفی رو انتخاب کنیم. مثل خشم. در طول روز حواسمون باشیم کجاها عصبانی میشیم. حتی اگر در دلمون هم عصبی شدیم حواسمون بهش باشه. بعدش یه چیز بهتر مثل دعا کردن برای اون شخص رو جایگزینش کنیم که در این مورد در پست کنترل خشم توضیح بیشتری داده شده. این حالت باید در کل روز حفظ بشه. باید کم کم ضمیر ناخودآگاه یاد بگیره و شرطی بشه که اگر عصبی شد باید یه چیز خوب مثل دعا کردن و انرژی مثبت رو اجرا کنه و پس از چند مدت تمرین، خود به خود دیگه کمتر خشمگین میشید. قصد ما این نیست که خشم رو سرکوب کنیم بلکه داریم اون رو به یک ماهیت بهتر تبدیل میکنیم. این تمرین رو در مورد چیزهای دیگه هم میتونید پیاده کنید. مثلا وقتی میخواید غیبت کنید یاد این بفتید که با بردن آبروی شخص، روزی آبروی شما هم برده میشه و این یک قانون کارمایی هست. بنابراین این ترس در شما نهادینه میشه و خود به خود کمتر غیبت می کنید. در واقع دیدگاه و نگاه خودتون رو با این نوع مراقبه تغییر دادید وگرنه سرکوب خشک و خالی چیزها فقط به صورت موقتی عمل میکنه و فایده ای نداره.
سلام میشه درمورد حمله کردن (به جنیان و دیمن ها ) چه توی دنیای واقعی چه توی برون فکنی آموزش بزارین ، منظورم از حمله اینه که ورد یا یحر و روش خاصی داره ؟
آموزش آسیب به موجودات دیگه در این سایت گذاشته نمیشه
با سلام خدمت ادمین عزیز…تشابه اسمی ب معنی تشابه افکار نیست:( این عرفان من نبودم ها 🙂
سلام سؤالم خیلی مهمه خواهشا جواب بدید
چشم سوم یهو بازش کنی بدون چاکرا های قبلی ممکنه به جنون برسی
این درسته ؟
بعید میدونم اصلا این طوری باز بشه
و بدون باز شدن چاکراه های دیگه اگه چشم سوم کاملا باز بشه میتونه هاله و آینده و ببینه؟
و سوال دوم خیلی مهم با باز شدن چشم سوم به نهایی میشه رو ذهن دیگران تاثیر گزاشت ؟
این سوال خیلی مهمه
اگه چشم سوم بدون مراقبه کار هایی که انجام میدن باز بشه میتونه باعث جنون و مرگ بشه بخاطرش نبودن ظرفیت؟
اصلا باز نمیشه
من دارم با گوش دادن به پیام ناخودآگاه باز میکنم و نشونه هاش هم اینها هستن یعنی به جمله روز به روز چشم سوم من باز تر میشود روزی ۲۴ ساعت تقریبا گوش میدم و با نرمافزار پیام ناخودآگاه اندروید و ویندوز این پیام هارو به ناخودآگاه میفرستم ۵۰ روزه شروع کردم از ۲ ساعت اول سردرد شروع شد روز پنجم ار بینیم چند قطره خون امد الان به انرژی منفی انسان ها و مکان های خاص حساس هستم و سردرد میگیرم تمرکز من هم تو این چند هفته عالی شده و میتونم افکار مزاحم و مثل اب خوردن از… بیشتر »
چون نمیشد در بخش مربوط به موضوع پیام داد اینجا مطرح میکنم
به روشی تصویری و دیدن فیلم و صوت شاکتی پات و انرژی رو دریافت کردم
یه حالتی میشه از پایین ستون فقرات تکان تکان یعنی به جلو و عقب و یا حالتی انگار یکی از پایین کمر تکونم میده
و نوسان داره و گاهی هم حالتش فرق میکنه ولی دیگه بالا زیاد حس نمی کنم تا اواسط کمرم و یخورده هم گرما و کمر درد
و بعدش حس میکنم خسته ام و کمرم درد میکنه البته خیلی دردش کم و اندکه
این تجربه چی هست
ممنون
بهتره اول روی پاکسازی همه چاکراهاتون کار کنید و سپس نادی های سه گانه داخل ستون فقرات رو پاکسازی کنید (همش داخل جزوه هست و بنرش بالای سایته) تا انسداد انرژی باعث نشه انرژی در یک جای ستون فقرات گیر کنه.
اخه دیدید تو هند یه عده زن و بچه نشستند و یه گورو هست که انرژی میده و شاکتی پات و … خوب این هم تقریبا به نظرم همین فرمی بود ولی نمیدونم چرا از کمرم تکان تکان میخوردم!؟ اخه توی اون هند هم که این جمع حضور دارند بعیده که همه ی اونام روی کانال انرژی و چاکراها کار کرده باشند و شاید اصلا کار نکرده باشند و به نظر من حتی ندوند چه اتفاقی می افته پس چه طوره که اونام همین حرکات رو دارند نمیدونم یه خورده گیچ شدم الان که یکم استراحت کردم حالم خوبه یکم… بیشتر »
بله ولی مگه شما گورو سراغ دارید ک به شما شاکتی بده؟
اگر در محل چاکرا ها درد یا سوزش ایجاد بشه یعنی چی؟
با سلام. یعنی هنوز در حال پاکسازی است و باید تمرین را ادامه دهید تا درد ها کمتر شود و فقط جریان ملایم انرژی حس شود.