برای انجام این نوع مراقبه رسیدن به خواسته ها و اهداف ابتدا لازم است به محیطی ساکت و آرام رفته و حداقل یک ربع در آن بمانید. می توانید در هر حالتی آن را انجام دهید.
ابتدا هدف خود را انتخاب کنید. برای مثال ممکن است هدف شما این باشد:
دوست دارم درآمدم در ماه فلان مقدار باشد و خودم کارفرمای خودم باشم. آن قدر به راحتی درآمد داشته باشم که بتوانم بیشتر وقت خود را آن طور که دوست دارم سپری کنم و به هر سفر و گشت و گذاری که خواستم بروم. آینده من تامین باشد و به درستی مسائل مالی خود را مدیریت کنم. اگر نیازی به کمک کسی داشتم بهترین و صادق ترین افراد را به خود جذب کنم.
چند دقیقه به خوبی وضعیتی را تجسم کنید که خواسته شما برآورده شده است. حالا برای خواسته خود یک حرف یا کلمه نمادین انتخاب کنید. بعدا قرار است به جای اینکه کل آن جملات را مرور کنید فقط به آن حرف نمادین فکر کنید که در حقیقت نماینده کل خواسته شما است.
حالا تصور کنید که وقتی آن خواسته ها برآورده شدند چه حسی به شما دست خواهد داد (می توانید یادداشت کنید تا بهتر تمرکز کنید).
در مورد مثال قبل (رسیدن به ثروت) شاید احساسات زیر را داشته باشید:
– احساس قدرت
– امنیت
– شادی
– رفاه
– حس ارزشمند بودن
حالا نمادی که انتخاب کرده بودید را در ذهن متصور شوید و احساسات فوق (یا همان احساساتی که انتخاب کرده اید) را در هنگام تصور آن نماد، در وجود خود زنده کنید. در واقع قرار است به دو چیز به طور همزمان فکر کنید:
– نمادی که انتخاب کردید و نماینده آرزوی شماست
– احساسات مربوط به زمانی که وقتی به هدف خود رسیدید خواهید داشت
وقتی به هر دوی آنها همزمان متمرکز شوید نوعی قلاب ذهنی بین آنها ایجاد می شود.
قلاب ذهنی یعنی چه؟ یعنی یک محرک باعث یادآوری یک حس یا خاطره خاصی شود. مثلا شما وقتی عطر خاصی به مشامتان می رسد همیشه یاد یک خاطره خاص میفتید که هیچ گاه تغییر هم نمی کند. پس آن عطر و آن خاطره با هم قلاب ذهنی شده اند و در ذهن شما یادآوری اولی، موجب یادآوری دومی می شود در حالی که در عالم واقعیت ارتباطی بین آنها نیست و آن عطر می تواند برای فرد دیگر، بی معنا باشد.
تا اینجای کار، شما نماد خود را با بار عاطفی شارژ کرده اید و هر وقت به آن فکر کنید خود به خود آن احساسات هم در وجود شما زنده می شوند.
البته لازم است تمرین مداوم داشته باشید تا به خوبی این قلاب ذهنی تقویت شود.
حالا به وضعیت خلسه وارد شوید. تصور کنید ابتدا آگاهی شما از مرز بدنتان بیشتر شده و کل اتاق را فراگرفته است. سپس کل خانه و در آخر کل کیهان را فرا گرفته است. حال نماد خود را تصور کنید که به بزرگی کل جهان شده و از میان هزاران ستاره و سیاره هم قابل دیدن است. تصور کنید انرژی آن به همه هستی فرستاده می شود و احساسات مربوط به آن نیز در وجود شما تقویت می گردد.
پیام شما به صورت امواج انرژیکی به کل جهان فرستاده می شود و اتفاقات جدید رقم خواهد خورد و ممکن است به زودی راه حل های ذهنی و امکانات جدیدی وارد زندگی شما شوند که موجب رسیدن به هدفتان گردند.
نکات:
– برای این روش، زمان تعیین نکنید.
– روزانه آن را تمرین کنید.
– پاسخ ممکن است به شکلهای مختلف به سراغ شما بیاید پس به هر نشانه ای توجه کنید.
– هدف خود را درست انتخاب کنید. شاید چیزی که انتخاب می کنید در آینده چیزی نباشد که واقعا باعث خوشحالی شما شود. مثلا شاید رسیدن به فرد خاصی در زندگی شما مهم باشد ولی وقتی به او رسیدید بفهمید ای کاش اصلا با او آشنا هم نمی شدید.
جالب بود
درود بر شما
من در هنگام مدیتیشن چه دراز کش چه در حالت تکیه به صندلی همینکه میخوام عمیق بشم نفسم میگیره( مثل حالت خفگی) کاری هست بتونم انجام بدم این حالت برام پیش نیاد؟
درود
طبیعیه که وقتی توی مراقبه عمیق هستید سرعت تنفس شما کم بشه. گاهی اون قدر کم میشه که انگار نفس نمی کشید و مغز ممکنه هراسان بشه و احساس خفگی کنه. ولی مشکلی نیست و اگه آزار دهنده نیست بهش توجه نکنید یا عمدا نفس عمیقی بکشید تا بدن کمی از اون حالت ریلکس عمیق خارج بشه.
درود
ممنون از پاسخگویی، بله مواردی که فرمودید کاملا درسته ولی موضوع اینه که طوری نفسم میگیره که کاملا هوشیار میشم ( یعنی همه چی از صفر) و آزاردهنده هست و نکته اینه که من میخوام وارد خلسه عمیق بشم. سپاس از شما
درود
سعی شده توی این مقاله به پرسش شما پاسخ داده بشه.