دلایل رد تناسخ در ارتباط با هیپنوتیزم و رد امکان یادآوری زندگی قبلی در هیپنوتیزم

برخی از افراد به اشتباه تصور می کنند که با هیپنوتیزم می توان زندگی های گذشته را به خاطر آورد و هر چیزی که توسط روش بازگشت به گذشته توسط هیپنوتیزم به خاطر می آوریم مربوط به زندگی قبلی بوده و به نوعی اثبات تناسخ است در حالی که چنین نیست.

چندین سال پیش در یکی از سمینارهای داخلی هیپنوتیزم روحی شرکت کردم که البته بعدا متوجه شدم مجوز هم ندارد و از دوره های زیرزمینی محسوب می شود. در آن جلسه، فرد سخنران و مربی، یکی از حضار را هیپنوتیزم کرد و از او خواست به زمان گذشته بازگردد. برای مثال او را به دوران مدرسه و مقطع دوم ابتدایی بازگرداند. فرد هیپنوتیزم شده دقیقا مانند یک بچه دوم ابتدایی رفتار می کرد. به زور اعداد را جمع می کرد و صدایش هم بچه گانه بود. همین طور او را به عقب و عقب باز میگرداند.

(توجه کنید که هیچ گاه نباید فردی را در هیپنوتیزم های نمایشی به حوادث گذشته برگرداند مگر آنکه این کار توسط هیپنوتراپ و روان پزشک صورت بگیرد. زیرا ممکن است فرد به زمانی بازگردد که در آن خاطرات تلخ زیادی داشته و برای مثال مورد سواستفاده جنسی و آزار روحی و جسمی قرار گرفته است. کنترل چنین شرایطی برای یک هیپنوتیزم گر عادی سخت بوده و تنها تنش روحی فرد هیپنوتیزم شده را بالا می برد و نمی تواند از این خاطره ها برای امور درمانی استفاده کند).

به هر حال فرد از شانس خوبش به لحظات بد دوران کودکی اش برخورد نکرد و همان طور در ذهنش به عقب و عقب برمیگشت و حتی دوره نوزادی خودش را نیز به یاد می آورد. برای مثال از رحم تنگ و تاریک مادر در دوران جنینی خودش صحبت کرد.

سپس فرد مربی، در یک اقدام هیجان انگیز به فرد دستور داد که باز هم در زمان به عقب بازگردد و زندگی قبلی اش را توسط هیپنوتیزم به یاد آورد!

فرد کمی مکث کرد و سپس گفت که در زمان قاجار در خانه ای گلی با فلان مشخصات زندگی می کرده است و جنسیت او زن بوده است. از جزئیات خانه گفت و سپس دچار ترس و نگرانی شدید شد. او گفت که به خاطر عدم تن دادن به تمایلات شوهرش در زندگی قبلی، کشته شده است.

حضار خنده بلندی کردند زیرا جنسیت فردی که هیپنوتیزم شده بود مذکر بود. او گفت که الان در ذهنش به خاطر می آورد که شوهرش دارد با چاقو به او حمله می کند و ….. در آخر هم صدای مردن در آورد….

واقعا آیا این خاطراتی که در طی هیپنوتیزم به آن اشاره می شود مربوط به زندگی قبلی و امکان تناسخ است؟ اگر بخواهیم بی طرفانه صحبت کنیم این امکان به چند دلیل رد می شود:

– شما حتی اگر در طی هیپنوتیزم به دوران کودکی تان هم بازگردید (مربوط به همین چند سال پیش خودتان و زندگی فعلی تان) باز هم همه خاطراتی که به یاد می آورید واقعی نیستند و مغز قادر است این خاطره ها را از خودش بسازد. درست مانند رویا دیدن شبانه که مغز ما خاطره های کاذب و تجارب عجیب برای ما میسازد و حتی ممکن است خواب ببینیم فرد دیگری هستیم و خودمان هم باور کنیم و شک نکنیم که دروغ است. تنها وقتی متوجه دروغ بودن رویا می شویم که از خواب بلند شویم. در هیپنوتیزم هم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد. برای مثال برخی از افرادی که توسط هیپنوتیزم به خاطرات دوران کودکی شان باز می گردند ادعا می کنند که توسط فلان کس مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند ولی در واقع هرگز چنین اتفاقی تیفتاده است. چه بسیار افرادی که به خاطر چنین خاطرات کاذبی به پای محاکمه رفته و با وجود بی گناه بودن مورد ظن قرار گرفته اند. در اینجا فرد هیپنوتیزم شده و فردی که به او اتهام زده اند هر دو بی گناه هستند و گناه کار واقعی مغز فرد اولی است که به طورناخودآگاه خاطرات دروغین را از خود تولید کرده و خود فرد هم ممکن است متوجه نشود که مغزش به او دروغ گفته است.

یکی از دوستان روانشناسم برایم تعریف می کرد که یکی از بیماران روانی اش در طی هیپنوتیزم به ارتکاب قتل اعتراف کرده است و گفته پسر خاله اش را کشته است. روانشناس تا مدتی مردد بود که با این اطلاعات به دست آمده چه کند تا اینکه موضوع را کم کم به خانواده بیمار گفت تا اگر سرنخ هایی به دست آورد آن قضیه را قانونی دنبال کند تا خونی پایمال نشود. برای مثال شروع کرد از پرسش در مورد خاله و پسرخاله بیمار. خانواده بیمار با تعجب به روانشناس نگاه کردند و گفتند اصلا بیمار پسرخاله ای ندارد و خود خاله هم سالهاست در خارج زندگی می کند!

در واقع بیمار در ذهنش یک پسرخاله خیالی ساخته بود و خودش هم از آن آگاه نبود و تصور می کرد در کودکی با چنین فردی ملاقات کرده و حتی او را کشته است ولی چیزی یادش نمی آید و به غلط فکر می کند به کمک هیپنوتیزم آن را به یاد آورده است.

در مورد فرآیند تناسخ و به یاد آوری زندگی گذشته توسط هیپنوتیزم هم ممکن است چنین حالاتی پیش بیاید و مغز خاطرات دروغینی را بسازد و شما تصور کنید که آن خاطرات واقعا مربوط به زندگی قبلی است.

کسی هم نمی تواند چک کند ببیند آیا واقعا شما در فلان خانه گلی در زمان قاجار زندگی کرده اید یا نه چون میلیون ها نفر در زمان قاجار در آن خانه ها زندگی کرده اند و چیز عجیبی نگفته اید. حتی نمی توان فهمید آیا فلان همسایه شما را کشته بوده است یا نه. برای مثال فردی ادعا می کرد که هزاران سال او توسط یکی از رومیان کشته شده است! چه کسی می تواند به هزاران سال پیش برگردد و بررسی کند تا ببیند آیا او درست گفته است یا نه؟ به قول معروف، خالی بستن کنتور نمی اندازد و می توان دروغ گفت و رفت. منتها این دروغ عمدی نیست بلکه دروغ ناخودآگاه در حالت هیپنوتیزم است و ممکن است خود فرد هم باورش شود که چنین اتفاقاتی رخ داده است.

برخی از افراد طرفدار تناسخ ادعا می کنند که پس چه طور فردی توانسته است مشخصات دقیق بناهای تاریخی و وسایل مربوط به آن زمان را در هیپنوتیزم به یاد آورد؟

برای این کار چندین دلیل محتمل است:

– همه ما عکس ها و فیلمهایی از زمان های مختلف تاریخی دیده ایم. برای مثال همه ما ذهنیت کلی در مورد بناهایی که در زمان فرعونیان ساخته می شدند داریم زیرا تصاویر زیادی از اهرام مصر و فیلمهایی که مربوط به بازسازی آن دوران می شدند دیده ایم (مانند فیلم حضرت یوسف و زلیخا). ذهن میتواند با همانها بازی کند و عناصر تاریخی را در تجربه ما در زمان هیپنوتیزم بگنجاند و تصور کنیم که واقعا در آن دوران بوده ایم.

– دلیل دیگر اینکه طبق نظر کارل یونگ، روانشناس و روانپزشک برجسته، ممکن است آن تصاویر توسط ناخودآگاه جمعی از اجداد و پدران ما وارد ناخودآگاه ما شده باشند همان طور که خودش در یکی از خوابهایش توانسته بود صحنه هایی را که مربوط به قرنها پیش میشد را مشاهده کند. در واقع گفته می شود که اطلاعات و خاطرات می تواند به نسل بعدی برسد که البته چنین موردی هنوز از نظر علم اثبات نشده است.

– نظریه دیگر اینکه همان طور که ما در بیداری و یا در رویاها می توانیم حوادث آینده را ببینیم، دیدن حوادث گذشته به طور دقیق نیز امکان پذیر بوده و این یکی از توانایی های روحی انسان است و نه دلیلی بر اینکه حتما در آن دوران، زندگی کرده باشیم.

بسیاری از افرادی که ادعا می کنند زندگی قبلی خود را می دانند تجربه هایی ناواضح و برگرفته از اخبار و داستانها دارند. تجربه هایی که با بررسی دقیق آنها نمی توان به فردی که ادعا می شود مربوط به زندگی قبلی بوده رسید. برای مثال شخصی می گفت من در زندگی قبلی، سربازی ژاپنی بودم که با گلوله کشته شدم! کدام سرباز؟ در کجا؟ نام او چه بوده؟ آیا فرد معروفی بوده و اطلاعات او لو رفته و شخص ادعا کننده آن اطلاعات را کش رفته تا بگوید واقعا او بوده است یا خیر؟ کلی گویی و یا سرقت اطلاعاتی افراد وفات یافته نمی تواند ادله محکمی مبنی بر وجود تناسخ و زندگی قبلی باشد.

حتی اگر فردی بتواند با جزئیات دقیق در مورد زندگی قبلی احتمالی اش در قالب فرد وفات یافته ای که اصلا از او اطلاعاتی موجود نیست و فرد نمی توانسته آن اطلاعات را سرقت کند و تماما به صورت شهودی در مورد آن بگوید باز هم دلیلی بر اینکه روح آن فرد در داخل جسم کنونی اش آمده نیست. زیرا به روشهای مختلفی می توان اطلاعات غیبی را به دست آورد. برای مثال افراد فالبینی هستند که می توانند بدون اینکه از شخصی چیزی بدانند تمام جزئیات زندگی او را بگویند. شخصا نمونه هایی از چنین غیب گویان را در زندگی ام مشاهده کردم. حتی برخی از افراد می توانند توسط سایکومتری و لمس اشیای قدیمی و دریافت ارتعاشات آنها، به وقایعی که در محل افتاده بوده است پی ببرند…