قالب وردپرس قالب وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس آموزش وردپرس
رویاها و پیش بینی وقایع آینده | دیدن آینده در خواب
فروردین ۶, ۱۳۹۸
تجربه ماورا
تجربه ماورا – ارتباط با فرشتگان نگهبان (نوشته نایت کینگ)
فروردین ۹, ۱۳۹۸

تجربه ماورا – اعدام در خواب (نوشته هیراد)

تجربه ماورا

تجربه ماورا

تجربه ماورا – اعدام در خواب (نوشته هیراد)

دیشب بعد مصرف قرص های یادآورنده رویا خوابیدم و چند تا خواب طولانی دیدم که یکی از یکی بدتر بودن ولی درسهای خوبی بهم دادن. مثلا اینکه همیشه برام سوال بوده که اگه تنفس داخل رویا روی تنفس واقعی بدن اثر میذاره پس اگه داخل رویا خوابی ببینم که دارم خفه میشم اون وقت تنفس واقعی من بند میاد یا نه.

یکی از خواب هام این بود که چند تا سلول زندان اطرافم بود و منم توی یکی از اونها بودم. همه رو به نوبت اعدام می کردن. نمی دونم کی داشت اعدام می کرد و چرا ولی دوستان دوران مدرسم بودن. اعدام کننده ها هم مسئول بیمارستان و مدرسه بودن.

وقتی منو هم اعدام کردن تغییری توی تنفسم ندیدم و به نظر میومد اصلا تنفس ندارم ولی داخل بدنم آگاهم. یکی از دشمن های زمان مدرسه رو دیدم که اومده داخل سلول من و داره بهم می خنده. نمی دونم چرا از مرگ من خوشحال شده بود. انگار نمی دید که من می بینمش. سلول های دیگه رو هم سر می زد تا ببینه بقیه مردن یا نه. اصلا حس بدی نداشتم و تنها حس بدم نسبت به همون مرد بود.

قبلا هم قطعی تنفس رو داخل خواب تجربه کردم. مثلا یه بار داخل دریا غرق شدم ولی با همون قطعی نفس داشتم اعماق دریا رو شنا می کردم و تنفسم برام مهم نبود. نمی دونم منظور از اینکه تنفس در خواب روی ریتم تنفس بیداری اثر میذاره چیه شاید در حد تنفس عمیق و یا کوتاه باشه اما اگه تو خواب خفه شیم غیر ممکنه واقعا جسم ما هم خفه بشه.

همچنین بخوانید:   تجربه ماورایی – ویلای شمال (نوشته محسن)

بعد از اینکه اعدام شدم مادرم اومد و از مسئولین بیمارستان خواست که منو احیا کنن چون گویا اشتباهی منو اعدام کردن. تنفسم برگشت و حس و حال بهتری داشتم. انرژی دوباره ای گرفتم.

دوباره نمی دونم چرا منو اعدام کردن ولی این دفعه بلند شدم راه افتادم و دوباره مادرم رفت سراغ مسئولین بیمارستان تا بیان خوبم کنن. ولی کسی نیومد. یه کم احساس ناراحتی در تنفس داشتم ولی شاید به خاطر انتظار ذهنیم بود. بعد یه جن ظاهر شد و گفت قوی باش نیازی نیست کسی بهت تتفس بده. من هم چند دقیقه داخل بیمارستان گشتم و منتظر کمک بودم و احساس می کردم بدون احیا شدن ممکنه الان بمیرم ولی راحت تنفس می کردم و مشکلی نداشتم. فقط حس می کردم به مسئولین بیمارستان وابسته هستم با اینکه مشکلی نداشتم به خاطر همین سطح انرژی من کمی متلاطم بود و آرامش نداشتم. سعی کردم به حرفهای جن ایمان بیارم که خودم می تونم نفس بکشم و زنده بمونم. تا آخر خواب هم کسی نیومد کمک. خوشبختانه از خواب بیدار شدم.

کسایی که می ترسن با خفه شدن داخل خواب بمیرن لازم نیست بترسن چون نفس کشیدن در حالت رویا معنا نداره و فقط عادت ذهنیه.

 

مقالات مرتبط

همچنین بخوانید:   تجربه ماورایی – دیدن همسر آینده در خواب (نوشته مبینا)
علی خانی (مشاور سایت)
علی خانی (مشاور سایت)
علی خانی، علاقه مند به حوزه ماورا و موضوعات عرفانی و روحی شرقی و غربی از جمله مدیتیشن، انرژی درمانی، طب سنتی، یوگا، خواب بینی، سفر روح و …
اشتراک
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
قدیمی ترین
جدیدترین
Inline Feedbacks
View all comments
نایت کینگ
مهمان
نایت کینگ
5 سال قبل

ممنون که نصیحتمون کردی از تجربیات دیگران استفاده کردن خوبه

نیلوفر
نویسنده همکار
5 سال قبل

سلام. علاوه بر تنفس، حرکت چشمها هم مطابق جهت نگاه در رویاهاست ولی وضعیت نامتعارف آنها نمی تواند به بدن آسیب برساند.

رفتن به نوار ابزار