برونفکنی در بعضی ها بدون حتی یکبار تمرین مادر زادی هست به نظر من.من از سن ۱۵ سالگی این حالات رو داشتم .شب که میخوابیدم تقریبا هرشب صدای خیلی بلندی مثل نویز یا صدای جیغ بلند تو سرم و گوشم میپیچید.و این صدا بلند بلند تر میشد و من همیشه در خواب این اتفاق اگاه بودم و ازین صدا خیلی ترس داشتم و هرشب که این اتفاق برام میافتاد تو همون حالت به خودم میگفتم باید چشماتو باز کنی بلند شو و انقدر ازین صدا من ترس داشتم چون هرشب برام اتفاق میافتاد و با فشار زیاد چشمامو باز میکردم.تا اینکه تو سن ۲۲ سالگی انقدر این حالت و صدا اذیتم میکرد که چندین دکتر گوش و مغز و اعصاب رفتم بی نتیجه بود دیگه این اخری ها حتی رفتم پیش روان پزشک گفتم شاید حالات دیوانگی که اخر اون ها برام قرص ارام بخش و خواب اور قوی دادن و باعث میشد این تجربه کم تر بشه به حدی که بجای هرروز شده بود هفتی یکبار این حالت بهم دست میداد.که اون قرص ها هم خیلی رو جسم و اعصابم منفی بود .و یکروز تصمیم گرفتم قرص نخورم و با این موضوع کنار بیام و بعد از یک ماه دوباره هرشب این حالتی میشدمو همون صداهای جیغ بلند یا فرکانس ولی کم کم تمرین کردم که نترسم .و این هم بگم که کلا من تا ۶ صبح بیدارم تازه میخوابم تا ۹.و یک شب که با خودم گفتم بزار تا اخر این صدا وایسم ببینم چی میشه که انقدر این صدا بلند شد که انگار یک انفجار داخل مغزم شد که اون شب اولین تجربه برون فکنی شد و تا بلند شدم جسمم رو دیدم که خوابیده از ترس بیدار شدم. و چند دفعه بعد که انجام دادم وقتی برونفکنی میکردم از جسمم خارج میشدم ولی تصویر های تار یاحالت ابری میدیدمو همه چی نامفهوم بود بعد با تمرین دفعات بعد میگفتم این دفعه باید شفاف تر ببینی که واقعا عملی شد.الان ۲۸ سالمه و برون فکنی کاملا با تسلط انجام میدم و کاملا جاهایی که بخوام رو میرم میبینم که بعد وقتی این کار بیشتر بیشتر انجام دادمو قوی تر شد با چیز های دیگری روبرو شدم که واقعا نمیتونم با کلمه یا واژه ای توضیحشون بدم بگم چی هست واقعااا نمیتونم بگم .تجربه قشنگیه ولی سیع کنید زیاد پیش نرید و قوی تر شدید خواهشا زیاد دور تر نریدو نخواین همه چیزو بفهمیدو ببینیدشون چون…ببخشید انقدر نوشتم