قضاوت کردن دیگران یکی از موانعی است که مانع پیشرفت معنوی و رسیدن به یکپارچگی درونی می شود.
قضاوت کردن در ما به عنوان یک مکانیسم دفاعی به کار می رود. مکانیسم دفاعی یعنی چی؟ یعنی یک روش آگاهانه یا ناآگاهانه که باعث محافظت از ایگو و منیت می شود. ایگو، خود کاذب ما است. ایگو چیزی است که باعث حس جدا بودن ما از دیگران می شود.
– باعث می شود خودمان را بالاتر فرض کنیم بنابراین نوعی ارزش کاذب به ما می دهد.
– با انداختن تقصیرات گردن دیگران، کمتر احساس گناه می کنیم.
– از ما در برابر آسیب روانی که دیگران می زنند دفاع می کند و ظاهرا همه چیز را می پوشاند.
این رفتارها در عمق ناخودآگاه ما است و همه ما در زندگی خود چنین حالاتی را تجربه کرده و می کنیم.
برای مثال اگر مادرتان در مورد رفتار بد شما تذکر دهد به جای پذیرش آن و اصلاح خود ممکن است حالت دفاعی گرفته و بگویید: من حاصل ژنتیک و تربیت خانواده شما هستم. حیوانات وحشی که مرا به خانواده شما نیاورده اند. پس حالا نتیجه تربیت خود را در من می بینید و دیگر برای نصیحت دیر شده است و شما در زمان کودکی ام خواب بوده اید.
داشتن یک یا چند مورد از علائم و نشانه های زیر نشان دهنده این است شما در زندگی، زیاد افراد را قضاوت می کنید.
۱- شما وجود تقصیرات را در دیگران راحت متوجه می شوید ولی دلیل واقعی و پشت پرده آن را نمی فهمید.
۲- شما وضعیت مبهم و نامطمئن را نمی توانید تحمل کنید و می خواهید سریع به یک نتیجه برسید.
۳- افرادی که شبیه خودتان رفتار نکنند را نمی توانید تحمل کنید.
۴- نسبت به افراد و موقعیت های زندگی، منفی نگر هستید.
۵- شما تصور می کنید مردم یا مطلقا خوب هستند یا بد.
۶- نمی توانید به راحتی زیبایی ها را در دیگران ببینید.
۷- ارزش درونی خود را کم می دانید.
۸- در کنار مردم احساس اضطراب دارید.
۹- از برچسب زدن به دیگران لذت می برید.
۱۰- مدام به اشتباهات دیگران فکر می کنید.
۱۱- مسئولیت پذیری شما کم بوده و تقصیرات را گردن دیگران می اندازید.
۱۲- شما فردی شکاک هستید و به کسی اعتماد نمی کنید.
همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد قضاوت کردن نوعی مکانیسم دفاعی ایگو است. بنابراین مشکلی است که به خود ما و تلاش بیهوده برای ارزشمند نشان دادن خود در حالی که واقعا احساس ارزش نمی کنیم است.
پس هر چه قدر بیشتر خودتان را هر طور که هستید بپذیرید دیگران را هم بیشتر می پذیرید و هر چه قدر خودتان را طرد کنید دیگران را هم با قضاوت کردن، از خود طرد می کنید.
هنگامی که افکار قضاوت کننده در مورد دیگران دارید آنها را یادداشت کنید. این کار را هر روز انجام دهید تا به الگوی مشخصی برسید. برای مثال اگر در غالب آنها به احمق، زشت و بی خاصیت بودن دیگران اشاره می کنید ممکن است چنین صفاتی در واقع در خود شما باشند که به دیگران فرافکنی کرده اید.
اینکه قبول کنید آن صفات بد در شما هم وجود دارد ممکن است اندکی سخت باشد ولی باید نه تنها آنها را بشناسید بلکه در آغوششان گرفته و به دلایل ریشه ای بروز آنها توجه کنید. تا می توانید در مورد احساسات خود در وضعیتی که بفهمید آن صفت چگونه بر زندگی شما تاثیر گذاشته یادداشت کنید. راه کارهای رفع آن را هم یاد بگیرید. سعی کنید خودتان را ببخشید و دوست داشته باشید. با کودک درون خود ارتباط بهتری برقرار کنید و از جملات تلقینی مثبت استفاده کنید.
به تمرینات بالا به صورت روزمره بپردازید تا وقتی که نتایج مثبت را مشاهده کنید.
وقتی دیگران را قضاوت می کنیم ما این کار را خیلی سریع بر اساس باورها و تجربه های قبلی مان انجام می دهیم. ولی پریدن به سمت نتیجه گیری نهایی ما را کور کرده و اجازه نمی دهد که پیچیدگی ها و تفاوت های دیگران را درک کنیم. شاید اگر فردی که خیلی بی رحمانه و بی ادبانه رفتار می کند دارای رنج درونی است که اگر بتوانید بخشی از مهربانی خود را به او نشان دهید انسان جدیدی از او مشاهده کنید. بنابراین دلسوزی به جای قضاوت می تواند دیگران را در راستای صحیحی متحول کند.
هرگاه خواستید فرد دیگری را قضاوت کنید از خود بپرسید که آیا من به طور ۱۰۰% همه چیز را در مورد او و ریشه رفتارهای او می دانم؟ قطعا هیچ کس نمی داند. بنابراین هر بار که قصد داشتید دیگران را قضاوت کنید این جمله را برای خود مرور کنید تا کم کم تبدیل به عادت شده و میل به قضاوت در شما ضعیف تر شود.