برای فهمیدن اینکه مدیتیشن شما چه قدر عمیق است بهترین کار این است که در حین مدیتیشن سعی نکنید بفهمید که عمیق است یا نه، زیرا ممکن است تجربه تمرین را خراب کنید. اما زمانی که از مدیتیشن بیرون آمدید، میتوانید با تأمل در مورد اینکه آیا هیچ یک از این علائم رایج را تجربه کردهاید یا خیر، تشخیص دهید که عمیق بوده یا نه:
اگر در تمام مدت مدیتیشن به این فکر میکردید که در حال مدیتیشن هستید، پس واقعاً آنقدر عمیق در مدیتیشن نبودید. مدیتیشن عمیق به معنای از دست دادن آگاهی ملایم تا شدید در مورد بیشتر امور است، که شامل از دست دادن آگاهی از این واقعیت است که در حال مدیتیشن هستید.
البته، اینجاست که تمرین پیچیده میشود. هر کسی که سعی کرده با فکر کردن به اینکه نمیتواند بخوابد، خودش را به خواب ببرد، معمولاً باعث میشود برای مدت طولانیتری بیدار بماند و اثر عکس دارد.
پس، کارشناسان خواب پیشنهاد میکنند ذهن خود را با چیزهای دیگر مشغول کنید، مانند تصور یک چیز مطبوع، شمارش معکوس یا خواندن. و به همین دلیل است که برخی از سبکهای مدیتیشن تاریخی از مانترا، یانترا یا تمرکز بر تنفس استفاده کردهاند تا به آرامی ذهن را از آگاهی سطحی دور کنند، به طوری که شما اصلا فراموش کنید که در حال مدیتیشن هستید.
عمیق شدن به این معنی است که ذهن شما از آگاهی سطحی به آگاهی ظریف و در نهایت به عدم آگاهی حرکت میکند. همانطور که ذهن شما از درجات مختلف آگاهی عبور میکند، افکار مختلفی خواهید داشت که بسیاری از آنها هیچ ارتباطی با مدیتیشن نخواهند داشت. اگر در برابر افکار خود مقاومت کنید، ممکن است دوباره ذهن خود را برانگیخته کنید. هرچند به نظر متناقض میآید، اگر افکار را در آغوش بگیرید، ذهن شما به آرام شدن ادامه میدهد و در نهایت ممکن است تمام آگاهی را از دست بدهید، که نشانهای از عمیقترین حالات مدیتیشن است.
یکی دیگر از نشانههای کلیدی عمیق شدن در مدیتیشن، تجربه گم شدن در زمان است. به عبارت دیگر، ممکن است شما ۲۰ دقیقه مدیتیشن کرده باشید، اما فقط ۱۰ دقیقه را به یاد بیاورید و در آن ۱۰ دقیقهی دیگر بهیادتان نیاید که به چیزی فکر کردهاید یا زمان چگونه گذشته است.
گاهی اوقات شما مدیتیشن را با نشستن صاف و ستون فقرات کشیده و چانه بالا شروع میکنید، اما با چانهی رو به جلو و پشتی کمی خمیده از آن خارج میشوید. اگر این برای شما اتفاق افتاده است، نگران نباشید! شما فقط یک تجربه فوقالعادهی لذتبخش داشتهاید که به احتمال زیاد پس از پایان مدیتیشن آن را به یاد نمیآورید.
از بیرون ممکن است به نظر برسد که خوابیدهاید، اما در درون، به طور عجیبی احساس میکردید که هنوز صاف نشستهاید. همچنین غیرمعمول نیست که مدیتیشنکنندگان در این حالات عمیق، گاهی اوقات روی خودشان آب دهان بیندازند.
یکی از عوارض شایع رسیدن به سطوح عمیق در حین مدیتیشن، کشیدن نفسهای عمیق ناگهانی است. سرعت تنفس بدن با میزان آرامشی که در طول یک تجربه خاص به دست میآید، مرتبط است.
وقتی در حال دویدن هستید، سرعت تنفس شما زیاد خواهد بود. در حالی که وقتی نشستهاید و کتاب میخوانید، سرعت تنفس شما به طور قابل توجهی پایینتر است. در حین خواب، سرعت تنفس شما حتی بیشتر کاهش مییابد و در حین مدیتیشن، سرعت تنفس شما میتواند به سطوحی فراتر از خواب برسد، جایی که به سختی نفس میکشید.
در حین این دورههای آرامش بخش بسیار عمیق، ممکن است تنفس شما به طور کامل متوقف شود. این معمولاً با یک نفس عمیق ناگهانی دنبال میشود، پس از آن، همه چیز به سرعت به حالت عادی باز میگردد و میتوانید به طور عادی نفس کشیدن را ادامه دهید.
اگر هنوز هیچ کدام از این نشانههای عمیق شدن در مدیتیشن را تجربه نکردهاید، نگران نباشید! به این معنا نیست که مدیتیشن شما تأثیرگذار نبوده است. هر مدیتیشنکنندهای ممکن است گاهی اوقات تجربیات سطحیتری داشته باشد. تفاوت بین مدیتیشنکنندههای تازهکار و باتجربه این است که افراد تازهکار تجربیات عمیق را مدیتیشنهای «خوب» و تجربیات سطحی را «بد» میدانند. در حالی که مدیتیشنکنندههای باتجربه نسبت به تجربیات خود بیقضاوت میمانند، که در واقع باعث میشود آنها آمادگی بیشتری برای لذت بردن از مدیتیشنهای عمیقتر داشته باشند، به این دلیل ساده که انتظارات کمتری نسبت به احساس آن دارند.
کلید این مسیر، پذیرفتن همین بیتفاوتی نسبت به تمام تجربیات مدیتیشن است. همچنین، درک کنید که تداوم و استمرار نقشی بسیار مهم در کیفیت تجربیات شما ایفا میکند. در روزهای یا هفتههای اول، یا حتی ماههای اول مدیتیشن، به دنبال تغییرات بزرگ نباشید. آنها در نهایت اتفاق خواهند افتاد، اما معمولاً زمانی که کمتر انتظارشان را دارید.
به یاد داشته باشید: همه مدیتیشنها مفید هستند و هر کدام از آنها باعث میشود تا در مدیتیشن بعدی تجربیات راحتتر و بدون زحمتتری داشته باشید.