مدت هاست که از بخش ارسال فرم تجارب ماورایی درخواست هایی دیده می شه در مورد اینکه فلانی ما رو جادو کرده و دنبال باطل کردن اون هستیم. یه سری مشکلات هم در ادامش گفته می شه که به جادو شدن ربط نداره.
گاهی اوقات پذیرش اشتباه تو سبک زندگی شخصی سخته و افراد دوست دارن اون مشکلات رو گردن هر چیزی بندازن جز خودشون. جادو، نقل و نبات نیست که هر کی بیاد اون رو بر علیه شخص دیگه استفاده کنه. گاهی اساس عمر یه نفر به خاطر اشتباهات کوچیک و بزرگی که کرده به مسیر اشتباهی رفته و لازمه که توسط خود اون فرد رد یابی و برطرف بشه. مثلا اگه تو ازدواج به مشکل برخوردید دلیل نداره اون رو طلسم و جادو شدن ربط بدید. اخلاق و معیارهای خودتون رو بررسی کنید. بعضی ها ازدواج رو وسیله ای برای رسیدن به بهشت آماده می دونن و ایده آل گرایی رو در پیش گرفتن. یا ممکنه شکست های عاطفی قبلی خورده باشن که اعتماد کردن به افراد جدید تو زندگی شون سخت باشه. یا اینکه رفتار اونا طوری هست که انگار هنوز به بلوغ فکری نرسیدن و آماده تشکیل زندگی نیستن. توی این شرایط که انگار همه چیز به بن بست خورده از اولین احتمالاتی که می دن اینه که نکنه توسط حسودان و بدخواهان! جادو شدن. نتیجش می شه مراجعه به دعانویسان تقلبی و خرج های میلیونی. چون درآمد این دعانویس ها از همین راه هاست اونام بدون هیچ دلیلی می گن بله طلسم شدی و به افراد فامیل و آشنای طرف تهمت می زنن که اونا این کار رو کردن و باعث ایجاد کدورت بین خانواده ها می شن.
نمونه دیگه، مشکلات مالی هست که افراد درگیرش می شن. یه مدت کسب و کارخوبی دارن ولی به خاطر فراز و نشیب های اقتصادی که تقریبا همه گرفتار اون هستن به مشکل می خورن. به جای بررسی منطقی اوضاع و استفاده از راه های دیگه ممکنه فکر کنن کسی اونا رو چشم زده و یا جادو کرده. هزاران شرکت به خاطر دلایل مختلفی از جمله عدم توانایی در رقابت، کاهش تقاضا و عواملی مثل شیوع کرونا برشکسته شدن و اینا مشکلاتی هست که دلایل مشخصی برای اونا وجود داره و اگه کسی این وسط به بن بست اقتصادی خورده نمی تونه راحت بگه من رو جادو کردن. چرا شرکت های بزرگی مثل گوگل و اپل که این قدر شناخته شده هستن و همه جادوگرها هم باید اونا رو بشناسن رو طلسم نمی کردن تا سقوط کنن؟ وقتی نحوه مدیریت و ارائه کیفیت، خوب باشه قطعا نتایج خوبی رو به هم می زنه هر چند که بدخواهان زیادی هم داشته باشه. ولی وقتی یک فروشنده با اخلاقی افتضاح و جنس هایی نامرغوب توی یه گوشه کم رفت و آمد یه فروشگاه کار می کنه و درآمدی نداره اصلا نیازی نداره به فکرش خطور کنه که جادو شده و به این وضع افتاده…کافیه جای مغازه و اجناس و نحوه برخوردش رو عوض کنه و سیاست های تازه ای برای کسب و کار خودش بچینه.
همه این حرف ها یعنی تا وقتی می شه یه مشکل رو صادقانه ریشه یابی کرد و بی خودی به دلایل عجیب ماورایی ربط نداد چرا خودمون رو دور بزنیم و نخوایم اون چیز رو از پایه حل کنیم؟ پذیرش مسدولیت اشتباهاتی که کردیم قطعا دردرجه اول به شهامت و صداقت زیادی نیاز داره. بعد از اون هم دانش شناسایی دلایل مشکلات پدید اومده. قدم بعدی هم همت کردن برای رفع اون مشکلات.
حتی اگه فرض بگیریم کسی ما رو جادو کرده مگه چند درصد تاثیر داره؟ ممکنه افراد تصور کنن دیگه شبیه زامبی هایی می شن که اراده و مغزشون از کار افتاده و دیگه راه نجاتی ندارن. دلیل خوبی هست برای افرادی که از پذیرش مسئولیت و کار و تلاش دست می کشن و دیگران رو مقصر مشکلات پیش اومده می دونن. کسی که ذهن قوی و کنترل کامل روی خودش و زندگیش داشته باشه بدترین نوع جادو هم روی اون اثری نداره. حالا اگه کسی نتونه خودش رو کنترل کنه و راحت تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار می گیره چی؟ بلاخره باید بتونه از یه جایی شروع کنه و کمر همت ببنده که افسار زندگی خودش رو به دست بگیره. اگه مشکلات روحی اون خیلی سنگین هست از متخصصین بالینی هم کمک بگیره چون مکمل خوبی برای اصلاح روان آسیب دیده و ضعیف هستن. یا اگه ایده ای در مورد اصلاح کسب و کار خودش نداره شرکت های موفق رو مورد الگو قرار بده و کمی هم خلاقیت به خرج بده. الگو قرار دادن به معنی کپی کردن نیست. مثلا خیلی از شرکت های فروشگاهی رو دیدم که می خوان عین دی جی کالا باشن. بعد از چند مدت فعالیت هم ورشکسته می شن. ما یه دونه دی جی کالا داریم و وقتی مشابهش باشه مردم به همون اصلش مراجعه می کنن چون هم شناخته تر شده هست هم سابقه طولانی تری داره. نمونه های کپی شده معمولا نه تنها کیفیت کپی شده ای ندارن بلکه چند درجه هم بدتر هستن. پس باید خلاقیت به خرج داد تا افراد رو قانع کنه با چیز بهتری رو به رو هستن. اینا دیگه فکر و برنامه ریزی و تلاش می خواد و اگه کسی اشتباهات این چنینی کرده باشه همه اون گردن خودش هست که اصلا چنین تصمیمی گرفته. می تونه از اشتباهش درس بگیره و شروع بهتری داشته باشه نه اینکه ناامید بشه یا بگه منو جادو کردن که موفق نشدم.
برای ازدواج هم همین طور. اول هدفتون رو مشخص کنید. توی یه خانواده یکی هست اصلا دوست داره مجرد بمونه. شاید سرد مزاجه شاید نمی خواد ادامه نسل بده…نمی شه به زور مجبورش کرد ازدواج کنه. ممکنه خانواده ها نگران بشن بگن بچه ما طلسم شده و بختش رو بستن. چند تا مطلب هم در مورد جن عاشق می خونن و می گن آها پس شاید جن عاشقش شده که نمی ذاره ازدواج کنه. تشخیص دلایل منطقی برای عدم ازدواج از طلسم شدن و جن عاشق خیلی سخته. هزاران دلیل می تونه وجود داشته باشه که چرا یه نفر نمی تونه ازدواج موفقی داشته باشه. اگه هم ازدواج کنه شاید به طلاق منجر بشه. اینکه مسیر تولد تا بزرگسالی اون فرد از چه مراحلی رد شده خیلی مهم تر از دلایلی مثل طلسم شدن هست. وقتی یه انسان از بچگی توی خانواده خودش احساس بی ارزشی، زشت بودن و بی عرضه بودن می کنه چه طور می خواد پدر یا مادر یه خانواده جدید باشه و این مسئولیت مهم رو قبول کنه؟
یه سوال دیگه هم خیلی می شه از طرف خانم هایی هست که می گن چرا فلان پسر نیومد خاستگاری ما و رفت؟ آیا جادو شدیم؟ چه طوری برش گردونیم؟ این سوالات رو اول از همه باید از خودتون بپرسید چون کسی توی زندگی یا روابط شخصی شما نبوده که بتونه بهتر از شما به اون جواب بده. متاسفانه خانم های زیادی رو می شناسم که میلیون ها تومن به دعانویس های قلابی دادن تا فلان پسر رو مجبور کنن به خاستگاری اونا بیاد. دعانویس هم گفته چشم و یه دعای الکی داده و بعدش هم هیچ اتفاقی نیفتاده. کاری با بیزینس دعانویسی ندارم و مشخصه بیشترش الکی هست. شغلی راحت و پردرآمد با کمترین سواد و دانش و نتیجه دهی…بحث اصلی اینه که این خانم ها باید در درجه اول بررسی کنن اصلا چرا چنین مشکلی به وجود اومده؟ شاید اصلا نحوه برخورد با آقایون رو برای داشتن یه رابطه جدی نمی دونن. هر دوستی به ازدواج منجر نمی شه. اصلا اگه دوست شدید و وارد روابط نامشروع شدید همون رو منهای درصد احتمال ازدواج کنید. البته زندگی هر کس به خودش مربوط هست ولی هر کاری کردید مسئولیت و عواقبش رو هم قبول کنید و به جادو و زمین و زمان ربط ندید. فقط بدونید هر اشتباهی می کنید دیگه اون طراوت روحی قبلی رو ندارید. روان انسان ممکنه به جایی برسه که احساس کنه بار سنگینی روی دوشش هست که به تنهایی نمی تونه اون رو حمل کنه و نیاز به درمان طولانی مدت داره.
پس چه طوری بفهمیم طلسم شدیم؟ چرا هر چی از روی مطالب سحرشدگی می خونم در مورد من صادقه؟
این جمله مثل این می مونه که مثلا بیماری پوستی گرفته باشید و توی گوگل سرچ کنید ببینید دلیلش چیه. نود درصد مواقع هر بیماری رو توی گوگل سرچ کنید به این می رسید که نوشته سرطان هست. یعنی یه بیماری پوستی ساده رو ربط داده به سرطان. پس نمی شه از روی پست هایی که در مورد علائم جادو شدن هستن به این نتیجه برسید که حتما جادو شدید. این جور مطالب بیشتر برای دادن آگاهی هستن تا مطلبی برای تشخیص مشکلات شخصی. بله در مورد جن عاشق ممکنه نوشته شده باشه فرد به ازدواج بی میل می شه و از شنیدن اسم اون هم وحشت داره. خب این کافی نیست. یه نفر ممکنه به خاطر استمنای بیش از حد هم نسبت به ازدواج بی میل بشه و به خاطر سوشال فوبیا هم از شنیدن اسم ازدواج بلرزه و استرس بگیره. توصیه می شه در درجه اول اصلا جادو شدن و جن رو فراموش کنید و اصولی، مشکل خودتون رو برطرف کنید. وقتی مشکلات اصلی رفع بشه و خودسازی و خودآگاهی هم تقویت بشه تاثیر جادو هم اگه وجود داشته خود به خود کم می شه چون همون طور که گفتیم طلسم و جادو روی اذهان قوی و کسایی که سبک زندگی سالم و الهی دارن تاثیری نداره.
درود فراوان مطلب کاملا درست. تجربه شخصی خودمو میگم شاید به درد خیلی دوستان بخوره. البته مسایلی هم هست که از با تجربه ها تقاضای راهنمایی دارم. خود من شکست در زندگیم داشتم هم مالی و هم احساسی. همه چیمو از دست دادم زمین و زمان هم فشار بهم آورد و همه بخاطر شکستم بهم سرکوفت میزدن و تحقیر میکردن. تنهایی هم از یک طرف سختی رو دو چندان میکرد. چندین بار تغییر شغل دادم گفتم شاید کارم مناسبم نیس ولی هر دفعه ی داستان بود که به بن بست میخوردم. پولی در نمیومد یا اگرم بود خرج خرابی یا… بیشتر »
درود ممنون که تجربه خودتون رو گفتید. دقیقا همین طوره. در مورد پیشرفت مالی من خیلی اطلاع ندارم مخصوصا اگه کار آزاد باشه. چون استخدام شرکتی نیستن که درآمد ثابتی بر اساس سابقه و قوانین وزارت کار داشته باشن. پس همه چیز به خود طرف و شرایط اجتماعی بستگی داره. شاید باور به تلقینات مثبت، این انگیزه رو به شما بده که مثلا دنبال افرادی بگردید که اطلاعات خوبی در مورد زمینه کاری شما دارن و راهنمایی های تخصصی می تونن ارائه بدن. گاهی اوقات هم فکر می کنیم یه مشکل رو فقط خود ما داریم ولی اگه با افراد… بیشتر »