منتالیسم یا mentalism مجموعه نمایش هایی است که یک فرد (که به آن منتالیست یا mentalist گفته می شود) می تواند با حقه های ذهن خوانی و یا توانایی های شهودی خود، کارهای ذهنی اعجاب انگیزی انجام دهد. منتالیست معمولا از روش های هیپنوتیزم، کنترل ذهن، ذهن خوانی، استفاده از شهود، غیب بینی، تله پاتی، محاسبات سریع ریاضی و یا حتی با نگاه کردن به ظاهر افراد، می تواند ذهن آنها را بخواند و یا اسراری از آنها را بر ملا کند. البته گفته می شود تعداد کمی از آنها واقعا دارای توانایی های ماورایی هستند و سایرین فقط از حقه ها و تقویت قدرت مشاهده گری خود استفاده می کنند و می توانند گروهی از مردم را سرگرم کنند. علاوه بر اینکه منتالیست ها می توانند در اجراهای نمایشی شرکت کنند گاهی هم از آنها برای حل جرایم پلیسی استفاده می شود چون قدرت حل معما و مشاهده گری آنها بالا است درست مانند شرلوک هولمز.
مدل های منتالیسم متفاوت است. بعضی از منتالیست ها ادعا می کنند کارهای عجیب آنها در نتیجه پرورش قدرت های ماورایی و سوپرنچرال است. ولی برخی دیگر از منتالیست ها این ادعا را در مورد خود صحیح ندانسته و نتایج خود را به حساب توانایی های ذاتی مانند دقت در زبان بدن و حرکات آن و یا القای جملات به صورت نامحسوس که نوعی تلقین است می گذارند. برخی دیگر هم چیزی در مورد منشا قدرت منتالیسم خود نگفته اند و این نتیجه گیری را بر عهده تماشاگران گذاشته اند.
برخی از منتالیسیت ها قبل از اینکه کار خود را شروع کنند به افراد می گویند که کار آنها جادوی واقعی نیست و ذهن خوانی، معنی ندارد. برخلاف شعبده بازان که گاهی اصرار می کنند کارهای آنها واقعا جادویی است بسیاری از منتالیسیت ها این را خلاف اخلاقیات می دانند که به مخاطب خود دروغ بگویند. بنابراین به آنها می گویند که فقط از تکنیک های غیرماورایی استفاده می کنند مگر اینکه واقعا صاحب چنین قدرت هایی باشند.
برای اینکه حدودا بدانید منتالیست ها چه حقه هایی را به کار می برند تا مخاطبین خود را شگفت زده کنند چند مورد از حقه های منتالیسم در زیر اشاره می شود:
مثلا منتالیست از دیگران می خواهد به کشوری که با حرف D شروع می شود فکر می کنند. چون تعداد این کشورها محدود است معمولا همه کشور دانمارک را انتخاب می کنند. حالا منتالیست از آنها می خواهد به نام حیوانی که با حرف دوم آن کشور شروع می شود فکر کنند (برای دانمارک می شود حرف آ). تعداد این حیوانات هم کم است و مسلم ترین چیزی که به ذهن می رسد کلمه آهو است. سپس منتالیست می گوید شما به آهویی از دانمارک فکر می کردید. همه هم شگفت زده می شوند.
منتالیست از حضار می خواهد به عددی بین ۱ تا ۱۰ فکر کنند و آن را در ۹ ضرب کنند. بعد هم اعداد صحیح عدد به دست آمده را با هم جمع کنند و از ۵ کم کنند. حالا نوبت به بخش شگفت انگیز می رسد. منتالیست هر عددی که آنها انتخاب کرده بودند را درست حدس می زند یعنی ۴٫ با استفاده از این حقه ریاضی، هر عددی که مخاطبین انتخاب کرده باشند در هر صورت به عدد ۴ ختم می شود.
مثال: فرض کنیم کسی عدد ۷ را در ذهن خود انتخاب کرده است. ۷ در ۹ ضرب شود می شود ۶۳٫ جمع ۶ و ۳ هم می شود ۹٫ از ۹ هم ۵ تا کم شود می شود ۴٫
منتالیست به مخاطب خود می گوید که می تواند تمام خصوصیات و ویژگی های اخلاقی او را بر ملا کند. او برای این کار از حقه های روان شناسی کمک می گیرد. از آنجا که هر فردی احساس می کند خاص است پس هر جمله ای گفته شود را شخصی برداشت می کند در حالی که شاید آن جمله برای نود درصد مردم هم صادق باشد. برای مثال منتالیست می گوید:
تو معمولا سعی کنی اوضاع یک موقعیت را بهبود ببخشی ولی این کافی نیست و نیاز به برنامه ریزی اختصاصی داری.
این جمله آن قدر کلی و مبهم است که می توان آن را برای هر کسی به کار برد. ولی چون هر کس فکر می کند خاص و یکتا است بنابراین این جمله منتالیست را به عنوان حقیقتی در مورد شخصیت خود برداشت می کند.
مثال دیگر: منتالیست می گوید:
فردی مسن از عزیزان تو به تازگی فوت کرده است.
باز هم این جمله خیلی کلی است و تقریبا هر کسی این شرایط را دارد. در اینجا منتالیست نگفته است عمه تو در فلان سال فوت کرده است بلکه فردی نامعلوم را در تاریخ نامشخص گفته است.
فرض بگیریم کسی در سر خود، جای یک زخم کوچک دارد. چون سال ها گذشته است به وجود آن جای زخم عادی کرده است و فکر می کند کسی متوجه آن نمی شود. ولی منتالیست با قدرت مشاهده گری خود فورا به وجود آن پی می برد و می گوید:
وقتی جوان تر بودی سر تو به جایی خورده است.
پس توجه به شرایط فیزیکی بدن و حتی زبان بدن می تواند اطلاعات شخصی زیادی به منتالیست بدهد.
منتالیست از یک نفر می خواهد به عددی بین ۱ تا ۲۰ فکر کند. او ادعا می کند که قادر است آن عدد را درست حدس بزند. سپس انگشتان خود را روی شقیقه های آن فرد می گذارد و از او می خواهد به تعداد آن عدد، در حالی که لب های او بسته است دندان های خود را محکم به هم بفشارد. این کار باعث احساس حرکات نامحسوسی در شقیقه ها شده و منتالیست با شمارش تعداد دفعات آنها می تواند عدد مورد نظر را درست حدس بزند.
سلام من یه شب توی اتاق برادرم داشتم مدیتیشن میکردم که ناگهان یه موجود سیاه با مو های سفید از زیر تختم اومد بیرون
منم سریع از حالت مدیتیشن بیرون اومدم بعد داداشم که خواب بود گفت:مواظب همونی که زیر تخته باش(داداشم توی خواب حرف میزنه)
از اون شب به بعد دیگه مدیتیشن نکردم ولی بعد از اتفاقات اون شب میتونم اجسام رو با نیروی ذهنم تکون بدم و میتونم ذهن برادرم رو بخونم
من راجب مسائل ماورایی هیچ چیز نمی دونم
آیا این نیرویی که من دارم شیطانی هستش؟
آیا اون موجود سیاه این نیرو رو به من داده؟
سلام
شاید این توانایی به خاطر مراقبه کردن شما به دست آمده است و موجودات دیگر می خواهند در وسط آن مزاحم شوند تا مراقبه نکنید. با مراقبه می توان تا حدودی به برخی قدرت ها دست پیدا کرد.