بسیاری از افراد همچنان با مفهوم تمرکز فکر و مراقبه و فرق آن مشکل دارند و نمی دانند واقعا تمرکز و مراقبه چه فرقی با هم دارند. البته گاهی این دو واژه به جای هم استفاده می شوند ولی اگر به طور عمقی به این موضوع نگاه شود این دو واژه تفاوت های اساسی با هم دارند که به اختصار در مورد آنها توضیح می دهم.
فرض کنیم شما قرار است تا مدتی بر یک شمع مراقبه کنید. اول سعی می کنید تمام حواس خود را به آن شمع بدهید. هر فکر مزاحمی که آمد تلاش می کنید به آنها توجه نکنید و شمع را نقطه کانونی تمرکز خود قرار دهید. در اینجا ذهن مانند اسب وحشی است که نیاز دارد به یک طناب متصل به میخ وصل باشد تا از جای خود تکان نخورد. این میخ همان چیزی است که به عنوان موضوع تمرکز فکر انتخاب شده (که در اینجا همان شمع است) تا افسار ذهن را بگیرد.
در حالت تمرکز فکر، شما هم از شمع (یا هر چیز دیگر که به عنوان ابزاری برای حفظ تمرکز فکر انتخاب کرده اید) آگاه هستید و هم از بودن خود. شما هنوز فاصله ای را بین خود و شمع احساس می کنید. درست است که تا مدتی می توانید به آن تمرکز کنید ولی هنوز خود را فراموش نکرده اید و از زمان و مکان به خوبی آگاه هستید. بارها ممکن است ذهن شما از تمرکز بر شمع دور شود و مجددا آن را به ادامه تمرکز فکر باز گردانید.
اگر حالت تمرکز بر شمع تقویت پیدا کرد و دیگر حواسپرتی رخ نداد و کاملا خود را فراموش کردید آن وقت به این عمل مراقبه می گویند. شما دیگر از وجود خود آگاه نیستید و فقط شمع را می بینید و از خود بی خود می شوید.
پس مراقبه یک تعریف عام دارد و فقط به معنی بی ذهنی نیست. البته مراقبه مراتب مختلفی دارد ولی بی ذهنی هدف نیست چون سامادهی یا روشنی نمی آورد. در تجربه سامادهی، موضوعی که برای تمرکز فکر انتخاب کرده اید قرار است به صورت یک تجربه حیاتی در بیاید و اختلافی بین تجربه ظاهری آن موضوع و شما نباشد. در واقع یکی شدن با آن چیز رخ می دهد و دوگانگی از میان می رود و چیزی که باقی می ماند فقط موضوع تمرکز است.
به همین دلیل است که برخی عرفای اسلامی همچون منصور حلاج واژه من خدا (حق) هستم را به کار می بردند. مردم عادی تصور می کردند او ادعای خدایی می کند که این اوج منیت و خودمحوری یک شخص است (مانند فرعون) ولی منظور منصور حلاج این بود که دیگر من و آگاهی من نیست شده است و با خدا یکی شده است پس فقط خدا مانده است. هدف سالکین واقعی هم ذوب شدن در ذات حق است به طوری که خود را فراموش کرده و از میان بردارند تا وجود خدا را خالصانه احساس کنند و با او یکی شوند.
سلام میخواستم بدونم برای چشم سوم کافیه فقط پرانا بهش برسونیم تا باز شه؟؟؟
انجام زیادی تنفس سایشی حداقل دوبار در روز ضرری داره؟؟
هدفم هاله بینی وافزایش تمرکز هستش اگه انجام بدم. موفق میشم درشون؟؟؟
با سلام. ابتدا باید چاکرای زیرین باز شوند تا انرژی لازم را به چشم سوم برسانند. بعد از آن است که می توان شارژ چشم سوم توسط انرژی پرانا یا شاکتی کندالینی را انجام داد تا بیشتر فعال شود. بهتر است برنامه تنفس سایشی را طوری تنظیم کنید که در کار خود استمرار داشته باشید یعنی هر روز همان قدر تمرین کنید و یک روز هم جا نیفتد. از نیم ساعت تا یک ساعت تمرین در روز برای مدت یک سال عالی است. ممکن است در مدت کوتاه تر از آن هم نتایج درخشانی بگیرید ولی برای اینکه کار شما… بیشتر »
خیلی ممنون از پاسخگوییتون بله با استمرار تمرین میکنم و سعی میکنم کمتر بخورم
چاکراهای پایینی قبلا کارکردم و حالاباید فقط انرژی بیشتری رو به بالابکشم 🌹
فقط بعد تمرین باید انرژی رو از چشم سوم هم خارج کنم؟ یعنی ببندمش؟؟؟
همراهش برونفکنی هم انجام میدم اشکالی نداره ?
با سلام.
در پایان تمرینات، بهتر است روش های اتصال به زمین انجام شود تا انرژی خارجی از بدن خارج شود.
پرواز روح از طریق چشم سوم، با برون فکنی عادی تفاوت دارد. در اولی قرار نیست از جسم خارج شوید بلکه سفر درونی به اطلاعات آکاشیک خواهید شد.
موفق باشید
سلام
من گاهی وقتی دارم یه مطلبی مثل همین رو میخونم و بعدش در نظرات یکی در مورد چشم سوم نوشته به محض خوندن این جمله وسط ابروهام شروع میکنه به یه حالتی که توصیفی نیست مثل حالتی که مشا بخوای اخم کنی ماهیچه هاش یه حسی پیدا میکنه.
نکته دیگه من هر وقت بخوام هر کاری بکنم در زمینه معنوی حتی مراقبه بعد شب که میخواهم بخوابم انگار نمیتونم و یه چیزی انگار نمی زاره بخوابم نه اینکه مشکل غیر ارگانیک ها باشند مشکل اینه که نمیتونم بخوابم
ممنون
با سلام.
اگر چاکرای شما فعال باشد به محض اینکه آگاهی شما متوجه آن شود انرژی نیز به همان سمت می رود و حالت ارتعاش یا سنگینی و گزگز در آن نقطه ایجاد می شود.
اگر قبل از خواب، مراقبه شما طوری باشد که انرژی زیادی را به سمت چشم سوم ببرد در این صورت باعث بی خوابی می شود. بنابراین خود را ریلکس کرده و به جای مراقبه، تصویرسازی ذهنی یک محیط زیبا را انجام دهید و مراقبه خود را در طول روز انجام دهید.
موفق باشید
ممنون یه نکته دیگه اینکه با اینکه اهل مراقبه و … به اون شکل نیستم ولی مطالعه و … بسیار دارم دیشب حالت لوتوس نشستم و به محض اینکه خواستم تنفس ستون مهره ای انجام بدم برای اولین بار! از پایین ستون فقرات یه حالت مثل پاندول یا دوار به طوری که منو کامل روی زمین حرکت میده یعنی به طرفین می چرخونه طوری که دیگه حتی تنفس ستون مهره ای رو هم نمیزاره انجام بدهم چون خیلی شدید هست. قبلا روی صندلی که می نشستم این تجربه رو زیاد داشتم ولی روی زمین به نظرم خیلی شدت داشت طوری… بیشتر »
با سلام. احتمال اینکه کندالینی باشد وجود دارد ولی اینکه چرا بالاتر نمی آید به خاطر این است که نادی ها و چاکراهای بالایی شما دارای بلاک ها یا گرفتگی های انرژی هستند و اجازه عبور انرژی را نمی دهند. به همین دلیل است که گفته می شود ابتدا باید روی پاکسازی چاکراها و نادی های سه گانه کار کرد و سپس سراغ کندالینی آن هم تحت نظر یک استاد ماهر رفت. بله امکان القای انرژی از راه دور و فرستادن شاکتی پات توسط کسی که کندالینی او بیدار است وجود دارد ولی باید دستورالعمل های بعدی برای هدایت این… بیشتر »
با سلام ببخشید یکی از نویسنده های سایت که فعال بودند دیگر نیستند؟ نویسنده خانم نیلوفر منظور بنده است بیشتر و دیگر نویسندگان عزیز که بودند.
با سلام.
آنها هم هنوز هستند ولی فعلا تا ۲۵ اسفند مطالبی منتشر نمی شود تا تمرکز همه بر روی مسابقه باشد.
موفق باشید
سلام خدمت جناب علی خانی عزیز و سایر دوستان گرامی .. ممنونم میشم راهنمایی بفرمایین .. که چه روش و یا علم ماورایی و …. وجود داره تا انسان خدارو بتونه واقعا ببینه و حس کنه .. البته نه مثل خیلی ها که میگن ما خدارو همیشه حس میکنیم .. منظورم یه چیز متفاوت هست .. البته شکی در این نیست که تقوا و بندگی و عبادت خدا وند.. بی تاثیر نیست.. ولی یه روش ماورایی و یه حس .. متفاوت .. رو دوس دارم یه چیزی فارق از این دنیای مادی … قبلا از سایت و مطالب و راهنمایی… بیشتر »
با سلام.
ممنون از توجه شما.
چنانچه مراقبه شما در مورد خدا باشد و یا اذکار الهی را به عنوان مانترا انتخاب کنید به نزدیک شدن شما به خدا بسیار کمک می کند. همچنین سعی کنید عبادات روزانه خود را با تمرکز فکر بیشتری انجام دهید. قدرت تمرکز فکر و پرورش آن شاید یک چیز ماورایی عجیب نباشد ولی پایه داشتن تجارب ماورایی، درک عمیق از جهان و داشتن ذهنی باز و پذیرا است.
موفق باشید
سلامـ وقت بخـیــــر
یکی از دوستان من میتونه با استفاده از تمرکز میتونه دیگه صداهای اطرافو نشنوه. خودمم امتحان کردم دیدم که واقعا نمیشنوه.
آیا این امکان پذیره؟ از خودش میپرسم که میگه تمرکز میکنم اما من نمیتونم اینکارو بکنم.
میگه که الان دیگه عادت کرده با چشمان باز هم میتونه اینکارو بکنه.
میشه اینکارو انجام داد؟
با سلام.
بله این کار دو توجیه دارد. اولین آن ممکن است برای شما هم رخ داده باشد. مثلا جذب سخنان کسی بشوید و از صداهای اطراف غافل شوید. آن صداهای مزاحم اگرچه وجود دارند ولی شما به قدری جذب سخنان گوینده مورد نظر خود شده اید که کلمات اطرافیان را متوجه نمی شوید. حالت دوم آن در تمرکز فکر شدید و یا حالت خلسه رخ می دهد. درست مانند خواب که وقتی خواب هستیم صدای اطراف را نمی شنویم.
موفق باشید