قالب وردپرس قالب وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس آموزش وردپرس
تجربه ماورا
تجربه ماورا – پرانای خورشید و چشم سوم (نوشته Annihilation)
بهمن ۹, ۱۳۹۸
شخصیت های رویا
شخصیت های به ظاهر فاقد آگاهی در رویابینی
بهمن ۹, ۱۳۹۸

تجربه ماورا – مشورت الهی در خواب (نوشته زهرا)

تجربه ماورا

تجربه ماورا

تجربه ماورا – مشورت الهی در خواب (نوشته زهرا)

زندگی تنها و سختم به همراه دو بچه و نبود همسر باعث شده که اشتباهات زیادی بکنم. از سرمایه گذاری در بورس و خرید سهام تا گذشتن پول توی موسسات برشکسته که نصف پولم که در حقیقت مال بچه هامم هست بر باد رفت. البته موسسه مالی تونست بعد چند مدت پول من رو بده ولی همون قدر هم پولم خوابید و هیچ کاری نتونستم باهاش بکنم. بورس و سهام هم واقعا احمقانه ترین کاری بود که می تونستم توش شرکت کنم چون از هیچ الگوریتم خاصی اطلاع ندارم و فقط میدیدم بقیه هر کاری میکنن منم بکنم.
دوست زیادی ندارم و وقتی پارک میرم خانمها و آقایون میشینن کنار هم و با هم در مورد این چیزا صحبت میکنن. منم میرم کنارشون میشینم و گوش میدم. یکی شون از شرط بندی فوتبال گفت که من واقعا مخالفم چون شرط بندی و قمار حرامه.
کار اصلی خودم آرایشگری بود. چون بدن متناسبی دارم دوستام بهم میگفتن بیا مدل شو ولی من که چادری هم بودم خجالت کشیدم و گفتم بدن نمایی رو دوست ندارم. گفتن پول خوبی توشه ولی قبول نکردم. البته من در مورد مدلینگ و اینکه مشکل شرعی داره یا نه خبری ندارم ولی خودم معذب میشم ازم هر چند با حجاب عکس تجاری بیگرن.
یه روز وقتی با بچه هام از کنار اسباب بازی فروشی رد می شدیم دخترم گفت مامان اون عروسک رو برام بخر. گفتم حالا بریم (آخه پول نداشتم). از اون اصرار از من انکار. تا اینکه گفت تو بی عرضه ترین مادر دنیایی. همونجا بدون اینکه کسی بفهمه اشکام جاری شد. نمی تونستم راه برم. یه آقایی از کنار ما رد شد و آروم رفت در گوش دخترم گفت که هیچ وقت چیزی رو به زور از پدر و مادر نخواه شاید نداشته باشن و شرمنده تو بشن. کسی هم که پدر و مادر رو شرمنده کنه خدا رو خشمگین میکنه. دخترم آروم شد. بچه حرف گوش کنی نبود. نمی دونم حرفهای اون مرد چه طور روی دخترم اثر گذاشت.
از خودم بدم میومد که مادر خوبی نبودم. همون شب خواب دیدم که جای بزرگ و سرسبزی هستم و آگاهی نسبی توی خواب دارم. از خدا پرسیدم لطفا منو کمک کن. من نمی دونم چه طوری هزینه زندگیم رو بدم. می دونم منو فراموش نکردی. نور آرامش بخشی وجودم رو پر کرد. احساس کردم دانایی و خرد من بیشتر شده. وقتی از خواب بلند شدم قوت قلب بیشتری داشتم. آرامشی داشتم که هیچ وقت تجربه نکرده بودم. عجیب این بود که انگار بقیه هم رفتارشون با من عوض شده بود و مهربون تر شده بودن.
وقتی در مورد مشورت در خواب مطلب خوندم گفتم چرا در مورد سرمایه گذاری مالی این چیزا رو امتحان نکنم. قبل از خواب از خدا خواستم بهترین راه کسب ثروت رو بهم نشون بده. بعد منتظر می شدم تا خوابم ببره. چند بار هم به خودم تلقین می کردم که اگه جواب الهی رو دریافت کردم بعدش از خواب بلند شم و خوابم رو بنویسم. تو همون چند شب اطلاعات خیلی خوبی که اصلا قبلا ازش خبر نداشتم در مورد روش های بهتر سرمایه گذاری توی خواب دیدم که البته نصفش برام عملی نبودن و شاید برای آیندم خوب بودن ولی چند تاشون خوب بود و منم دست به کار شدم و شش ماه طول کشید تا نتیجه اون طوری بشه که من راضی شم. از اون موقع اعتقادم به کمک خدا بیشتر شده و می دونم هیچ کدوم از بنده هاش رو فراموش نمی کنه.

همچنین بخوانید:   تجربه ماورایی - پرواز روح با کافئین (تجربه رضا)

 

 

مقالات مرتبط

admin
admin
درباره ردای سیاه (ادمین): تمرین کننده و نشر دهنده علوم روحی و روانشناسی (بیشتر)
اشتراک
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
قدیمی ترین
جدیدترین
Inline Feedbacks
View all comments
maryam_b
مهمان
maryam_b
4 سال قبل

با سلام به خانم زهرا
تجربه شما خیلی آموزنده است .و قابل تحسین هستید که از بهترین مشاور جهان هستی ….پروردگار جهانیان مشورت درخواست کردید و جواب گرفتین…
امیدوارم درهای رحمت خداوند بیشتر از گذشته بروی شما گشوده شود و رزق و روزی شما رونق پیدا کنه و در کنار بچه های عزیزت خوشبخت باشید.

بهروز کالج
مهمان
بهروز کالج
4 سال قبل

سلام خانم زهرا ممنون از به اشتراک گذاشتن تجربه تون ، خواستم به نوبه خودم بابت توکلتون به خدا و حل شدن مشکلتون تبریک بگم و از طرف خودم بگم همینطور که به خداوند توکل کرده اید ادامه دهید قطعاً هرگونه مشکلی اعم از مالی یا مسکن که دارید برطرف میشه و در این راه حتماً صبور باشید که خداوند در آیه ۴۵ سوره بقره میفرماید “از صبر (شکیبایی) و نماز (عبادت خداوند) یاری بطلبید و براستی این (مشکلات) گران است مگر بر خاشعین (فروتنان)” صبوری و توکل بر خدا حتماً به شما کمک خواهد کرد (بقول معروف میگن عجله… بیشتر »

رفتن به نوار ابزار