از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد آموختم که اگر چیزی را مصمم روی کاغذ بنویسم و درخواست کنم حتما در واقعیت اتفاق میفتد. مرزی هم برای محقق نشدن آن وجود ندارد. برای یک دانش آموز گرفتن نمره ۲۰ همان قدر ارزشمند است که کسب ۱۰ میلیارد پول برای یک سرمایه گذار مهم است. من ۱۷ سالگی آرزو کردم مهندسی برق قبول شوم و آن را روی کاغذ نوشتم و قبول شدم. نمی گویم کاغذ مثل غول چراغ جادو است. نوشتن آرزویم به ناخودآگاهم پیام داد که واقعا این آرزو را می خواهم و شایسته آن هستم. آن وقت تمام تلاش ذهنی و روحی من در جهت آن پیش می رود.
آرزوی دوم من رفتن به انگلیس بود که فکر نمی کردم به راحتی بتوانم بروم ولی با نوشتن این آرزو روی کاغذ احساس می کنم نه تنها خودم بیشتر تلاش کردم بلکه نیروهایی در کائنات به من کمک کرد تا سفرم آسانتر شود. فکر می کنم و ایمان دارم که کلمات وقتی به کاغذ برسند تغییراتی در فرکانس جهان ایجاد می کنند. شاید به خاطر همین است که دعانویسان به جای خواندن دعا آن را روی کاغذ می نویسند و حتی تاکید می کنند که این دست نوشته، همراه انسان باشد. نوشتنی که برابر با فتوکپی کردن نیست و حتما باید با نیت و با دست نوشته شود. آرزوی دیگرم که محقق شد ولی شرطی روی آن نگذاشتم آشنایی با عشق زندگی ام بود. فقط نوشته بودم من به زودی با کسی که لایق من است آشنا می شوم و او عشق زندگی من می شود. سه ماه بعد در یک کنفرانس رسمی او را دیدم. تا نگاهم به او افتاد به دلم برات شد که این همان مرد زندگی ام است و او هم این حس را داشت و بدون مشکلی با هم آشنا شدیم و رابطه خود را جدی کردیم.
نوشتن باعث می شود بدانیم چه می خواهیم و روی اهدافمان تمرکز کنیم. افکار مزاحمی که سعی دارند تفکر ما را برای رسیدن به هدف منحرف کنند را کنار می زند و می توانیم در راه رسیدن به هدف خود درست قدم برداریم.