سلام.من ٧سال پيش بابام رو از دست دادم.اوضاع روحيم حسابي بهم ريخت.شروع كردم به روزه گرفتن و كمك همه جوره به مردم.كم كم شبها خوابم فوق العاده سبك شده بود و با وجود خستگي زياد و عدم مقاومت در برابر خواب آلودگي ،مرتب احساس ميكردم موجودي سعي ميكنه منو بيدار كنه.مرتب احساس ميكردم زير نظر هستم.گاهي موجودي بلند قد با لباسي سياه رو ميديدم كه توي خونه راه ميره و من كه از كوچيكترين صدا ميترسيدم از اين موجود نميترسيدم و انگار واسم عادي بود.ولي صبح كه يادم مي افتاد كلي وحشت ميكردم .گاهي پچ پج ميشنيدم كه فقط اسم خودم رو ميتونستم تشخيص بدم.از آشپزخونه صداهاي ضربه و رفت و آمد مي شنيدم.گاهي هم پدرم رو ميديدم كه ميخواست برم سر قبرش.و كاملا زنده و سالم بود.يك روز كه غرق اندوه بابا بودم،احساس كردم توي آسمونم و يه طناب از ناف به جسمم كه روي كاناپه بود وصل بود و من داشتم پرواز ميكردم به بالا كه ديگه جسمم رو نمي ديديم ،حس فوق العاده ارام بخشي بود .نميخواستم برگردم ولي اون طناب كوتا ه شد تا اينكه من برگشته شدم به جسمم.يكبار ديگه پرواز شروع شد و سالني بزرگ ديدم و. كلي هاله از انسان ها كه همديگه رو به آرامش دعوت ميكردن تا اماده باشن براي اوج گرفتن.و من جسم خودم رو ميديدم.تعدادي از ارواح فاميل كه يه تازگي ها از دنيا رفته بودن رو ميديدم.يه خانم مهربون كه كل اطلاعات زندگيش رو ميدونستم با مهربوني با من همراه شد تعدادي نور هاي بلند قامت حضور داشتن كه ميگفتن هدايتگر هستن،و بودن دركنارش آرامش فوق العاده شديدي داشت ،داشتيم خيلي بالا ميرفتيم كه ناگهان چشمم به دخترم كوچولوم افتاد كه اروم كنار جسم من خواب بود.و درد شديدي از دور شدن ازش وجودم رو چنگ زد.بِه سرعت تمام تلاشم رو ميكردم كه خودم رو برسونم بهش و اي اون خانم همراه ميخواست منو نگه داري كه اون نور ها گفتن رهام كنه تا بتونم برگردم پيش بچه ام.و با سرگيجه شديد و يه درد وحشتناك سرم ،خودم رو پيش بچه ام ديدم.ديروز داشتم دنبال يه جواب براي اين حالم ميگشتم كه ناگهان با سايت شما اشنا شدم.تا اخرين مطلب خوندم ولي من هيچ كدوم از اين تمرين هارو انجام نداده بودم كه اين پرواز ها و ديدار ها موجودات ماورايي برام رخ داد.امروز طبق تمرين هاي شما.براي بار اول به سادگي وارد خلسه شدم.ولي حس كردم در مرحله ايي بهم تعرض شد كه به زحمت تونستم نجات پيدا كنم.واقعا وحشتناك و غير قابل باور بود.به كمك اسم اميرالمومين تونستم نجات پيدا كنم و خودم و بچه ام رو در حال بازي با ريز جزئيات ادراك داشتم.و تنزل به جهان پست دالان هاي تو در تو و شكنجه موجودات عجيب و دخترم كه بالاي سرم التماس ميكرد بيدار بشم و من ميديدمش و ميشنيدمش واي بدنم كاملا كرخت بود و نوك دماغم كه يخ
درود
بعضی افراد به طور ذاتی و بدون هیچ تمرینی می تونن تجارب ماورایی مثل پرواز روح داشته باشن و اگه تمرین هم بکنن خیلی سریع تر از بقیه نتیجه می گیرن. تعرض روحی شدن توی حالت پرواز روح برای خانم ها و پسرهای مفعول شایع هست و قبلش حتما هاله دفاعی ایجاد کنید.
به منم حمله کردن اونا ولی کتک بوده با درد واقعی