قالب وردپرس قالب وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس آموزش وردپرس

بررسی دیدگاه غلط برخی شیطان پرستان در مورد حیات بعد از مرگ (شیطان پرستی چیست – قسمت ۲)

انواع تله پاتی | آموزش تله پاتی
استفاده از تله پاتی در جایی که نمی توان مستقیم گفتگو کرد
خرداد ۹, ۱۴۰۰
خصوصیات اردیبهشت ماهی ها
خصوصیات اردیبهشت ماهی ها
خرداد ۹, ۱۴۰۰

بررسی دیدگاه غلط برخی شیطان پرستان در مورد حیات بعد از مرگ (شیطان پرستی چیست – قسمت ۲)

شیطان پرستی لاوی

شیطان پرستی لاوی

بررسی دیدگاه غلط برخی شیطان پرستان در مورد حیات بعد از مرگ

شاید فکر کرده باشید شیطان پرستان با اینکه می دونن کارشون اشتباهه و جهنم در انتظار اونهاست چه طوری می تونن فکر رفتن به جهنم رو از سرشون بیرون کنن؟ چه کسی دوست داره حیاتی رو داشته باشه که بدونه بعد از مرگ قراره تا ابد عذاب بشه؟

شیطان برای دور کردن انسان ها از خدا و راحتی دادن به وجدان کسانی که دوست ندارن راه الهی داشته باشن فکر اینجاهاش رو هم کرده. شیطان پرستی شاید دقیقا اون طوری خودش رو معرفی نکرده باشه که فکر می کنید.

اگر بخوایم به پاسخ سوالی که در ابتدا مطرح شد برسیم لازمه اندکی با اعتقادات برخی از این فرقه ها آشنا بشیم.

در پست انواع شیطان پرستی (قسمت اول) به طور اجمالی به فرقه های مختلف شیطان پرستی اشاره شده که یکی از مهم ترین اونها شیطان پرستی لاوی هست که به صورت سازمان یافته تحت عنوان سازمان Church Of Satan یا کلیسای شیطان فعالیت می کنن. موسس این کلیسا، آنتون لاوی بوده و شروع فعالیت این موسسه هم از سال ۱۹۶۶ تا الان (با وجود مرگ خود لاوی در سال ۱۹۹۷) هست.

شیطان پرستان لاوی هیچ اعتقادی به خود شیطان و مذاهب مختلف ندارن و خودشون رو شکاکان آتئیست می دونن. اونها کلمه شیطان یا satan رو به این خاطر انتخاب کردن که در عبری به معنی مخالف و دشمن هست. شیطان رو هم به عنوان نمادی از غرور، فردیت، روشنیدگی! و سمبلی از مخالفت با ادیان ابراهیمی می شناسن به طوری که لاوی عقیده داشت مذاهب، مخالف غریضه انسان ها هستن. فعالان کلیسای شیطان هم در حال حاضر درآمد زیادی از طریق عضوگیری و اجرای مراسم عروسی، عذاداری و غسل تعمید دارن و مثل یک کلیسا، کشیش های مخصوص خودشون رو دارن با این تفاوت که هیچ نوع اعتقاد مذهبی در کار نیست. لاوی هم هیچ وقت از پیروانش نخواسته شیطان رو مثل بت بپرستن چون به اعتقاد خودش اصلا چنین موجودی وجود نداره. یکی از کشیشان بلندپایه شیطان پرستی لاوی گفته که هر کسی به هر موجود ماورایی حتی شیطان اعتقاد داشته باشه دیوانه هست. این درحالی هست که لاوی خودش از قدرت های ماورایی استفاده می کرد و اونها رو به بقیه آموزش می داد ولی دوست نداشت اسم ماورایی برای اونها بذاره. بنابراین با وجود اینکه سعی داشت خودش رو شخصی علمی و سکولار نشون بده ولی قدرت های ماورایی رو انکار نمی کرد و اعتقاد داشت از نیروهای طبیعی هستن که هنوز شناخته شده نیستند. اون حتی گفته که برای جادوگر شدن مجبور هستید از این نیروها استفاده کنید و اون رو تحت اراده خودتون دربیارید.

همچنین بخوانید:   درمان میدان فکری یا Thought Field Therapy چیست؟

 

شیطان پرستی

 

در یک کلام میشه گفت که لاوی با جادوی سیاه که قطعا از اعتقادات مادی نیست و مشخصا شیطانی هست مشکلی نداشته و فقط از به کارگیری کلمه شیطان و پرستش اون سرباز میزده. البته لاوی فرقی بین جادوی سیاه و سفید نمی ذاشته و تقسیم بندی ویژه خودش رو برای استفاده از قدرت های ماورایی داشته مثل جادوی اکبر و اصغر (Greater and lesser magic). ولی در همون ها هم مراسم های کثیف و تاریکی به پا می شده (مثل کارهای جنسی و احضار نیروهای تاریک به درون) که قطعا جادوی سیاه بوده. لاوی از آموزش جادوهای آسیب زننده و تخریب کننده هم عبایی نداشته و اون هم بخشی از آموزش هاش بوده.

بنابراین برای ابلیس چه اهمیتی می تونه داشته باشه که لاوی و پیروان اون، به وجودش اعتقاد داشته باشن اون هم در حالی که این افراد دارن دقیقا همون کارهایی رو انجام میدن که ابلیس آرزو داره؟ هدف ابلیس، گمراهی انسان، ظلم و گناه و به فساد کشیدن آدمها هست و نه اجبار انسان ها به پرستش اون. حتی این مخفی موندن ابلیس و رد گم کردن وجود خودش بین شیطان پرستان لاوی یک مزیت هست.

چه مزیتی؟

اگه این افراد به ابلیس به عنوان یک موجود واقعی اعتقاد داشته باشن پس مجبور هستن منبع معرفی این موجود یعنی ادیان ابراهیمی رو هم بپذیرن. مجبور هستن جنگ بین خدا و ابلیس و هدف شیطان برای گمراهی انسان ها رو هم بپذیرن در غیر این صورت این موجود نمی تونه خودش به تنهایی معنا داشته باشه (البته در نوعی از شیطان پرستی، ابلیس به عنوان موجود تک و اصلی در نظر گرفته شده که اون رو هم بعدا نقد می کنیم).

وقتی انسان بدونه اگر این نوع شیطان پرستی لاوی، بتونه به ابلیس واقعی و مخالفت با خدا ختم بشه نوعی عذاب وجدان ایجاد می کنه. پیروان اون باید مدام نگران باشن که چی سر سرنوشت بعد از مرگ اونها میاد و چرا خود دین اصلی الهی رو قبول نکردن؟ پس راحت تره که این مفاهیم برای اونها حذف بشن. (البته انواع شیطان پرستی هم وجود داره که چنین شرایطی رو دارن یعنی هم ابلیس رو موجود واقعی می دونن و هم باور دارن که این کار اشتباه هست و به همین خاطر، طرفداران اون کمتر از شیطان پرستی لاوی هست و معمولا شامل افراد سرخورده و بیمار روحی روانی میشه)

همچنین بخوانید:   ارتباط قدرت ضمیر ناخودآگاه و تخته ویجا

پس شیطان پرستی لاوی، یک حقه ای که زده اینه که خود ابلیس و مذاهب رو خط زده و مرگ رو پایان زندگی می دونه تا هم خودش رو علمی و معقول تر معرفی کنه و هم نگران عذاب وجدان بقیه نباشه. البته شاید خود لاوی این سانسورها رو انجام نداده و چیزهایی رو گفته که به اشتباه باور داشته ولی خود ابلیس می دونسته چه نقشه ای رو پیاده کنه و موفق هم بوده.

لاوی از ابعاد مختلفی دچار تعارض اعتقادی بوده. از طرفی بدون هیچ دلیلی وجود خدا و ادیان رو رد کرده و از طرفی به نیروهای ماورایی اعتقاد داره با اینکه خودش هم اعتراف می کنه علم اونها رو ثابت نکرده ولی اشکالی نداره اگه بهشون باور داشته باشیم….پس چرا در مورد امکان وجود خدا چنین نظری نداشته و حتی محتمل نمی دونسته که شاید ادیان واقعی باشن؟ شاید چون دلیل دیگش این بوده که اون ادیان رو مخالف غریضه و هوس های انسان می دونسته پس به نفعش بوده که حذفشون کنه تا به قول معروف، راحت تر باشه…

حالا می رسیم سر سوال اصلی که شیطان پرستان چه دیدگاهی در مورد حیات بعد از مرگ دارن و چه طور با عذاب وجدان رفتن به جهنم کنار میان؟

اگه شیطان پرستی لاوی رو در نظر بگیریم اونها هیچ اعتقادی به حیات بعد از مرگ ندارن که بخوان در موردش نگران باشن. اونها مرگ رو پایان زندگی می دونن. پس تصور می کنن همین یک حیات رو داریم که باید تا می تونیم از اون لذت ببریم. اگه مراسم عذاداری برگزار می کنن به خاطر احترام به زنده های اون متوفی هست تا از تموم شدن حیات یک انسان خداحافظی کنن. دلیل دیگرش هم کسب درآمد از برگزاری این مراسم ها برای اعضایی که داره.

بیشتر انواع شیطان پرستی مثل Satanic Temple هم همین وضع رو دارن و ادعا می کنن به موجودی به نام شیطان اعتقاد ندارن و باور به جهان بعد از مرگ رو برای مذاهب ابراهیمی می دونن و تلاش دارن این باورها رو از بین ببرن. پس می بینیم که حیات بعد از مرگ برای بیشتر فرقه های شیطان پرستی اصلا معنایی نداره که بخوان در موردش نگرانی داشته باشن.

تعجب بیشتر اینجاست که اگر این افراد فکر می کنن مذاهب وجود نداره ولی استفاده از جادو مجاز هست و قصد دارن به بقیه هم اون طوری که ادعا می کنن خوبی کنن چرا اسم شیطان رو گذاشتن؟ می تونن فرقه دیگه ای ایجاد کنن که صرفا به مذاهب اعتقادی نداره مثل خیلی از شاخه های جادو. برای جادوگر شدن و سمبل فردیت نیازی نیست اسم شیطان رو انتخاب کرد، به متون مذهبی توهین کرد و مجموعه کارهایی رو انجام داد که صورت ناآگاهانه هم شده بیشتر و بیشتر پای شیاطین رو به زندگی انسان باز می کنه. اگه کسی اعتقادی به مذاهب نداره می تونه بحث فلسفی کنه ولی چرا پیروان فرقه های شیطان پرستی میان آداب زشت و کثیفی با مقدسات دینی انجام میدن؟ آیا منطقی هست که مثلا اگر کسی به بودیسم اعتقاد نداره کتاب های اون رو با حرص و نفرت آتش بزنه؟ بنابراین هر چه قدر هم که رنگ و لعاب این فرقه های شیطان پرستی ظاهرا خوب باشه ولی عملا فرقی با حالتی که یک فرد منطق و عقل خودش رو تعطیل می کنه و بدترین کارهایی که شیطان می تونه به انسان دستور بده تا انجام بده رو پیاده می کنه نداره و مجموعه این هتک حرمت ها هم راهی برای نفوذ بیشتر شیاطین به زندگی انسان ها میشن چون فرد خودش رو از حفاظ های الهی دور کرده و مورد غضب و نفرین الهی قرار گرفته و خودش رو به دست شیطان سپرده.

همچنین بخوانید:   حس مورمورشدگی در هنگام خواب یا خلسه به چه علت است؟

 

 

مهدی کریمی
مهدی کریمی
مهدی کریمی. علاقه مند به طب اسلامی، ترجمه مقالات معنوی، انرژی درمانی، دعا درمانی و سایر علوم ماورایی
اشتراک
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
قدیمی ترین
جدیدترین
Inline Feedbacks
View all comments
رفتن به نوار ابزار