اهمیت تصویرسازی ذهنی و اینکه بتونیم هر چیزی که دلمون میخواد رو توی ذهنمون به تصویر در بیاریم و اون رو تقریبا واضح به صورت ذهنی ببینیم در مسائل ماورایی بسیار مهم هست و کاربردهای زیادی داره.
برای مثال قراره که برای محیط احضار جن، محیط رو مملو از رنگ سیاره مربوط به اون موجود کنید تا اتمسفر شخصی خودتون رو که برای اون موجود هم مورد نیازه فراهم کنید تا بتونید اون رو به خوبی احضار و کنترل کنید. یک موجود نمیتونه در محیطی که مناسب خودش نیست حضور پیدا کنه و اگر خودش مجبور به ایجاد اون محیط مناسب بشه دیگه از شما حرف شنوی نخواهد داشت. بسیاری از این آماده سازی های محیطی توسط قدرت تصور سازی ذهنی صورت میگیره و میتونه روی جهان اختری هم اثرگذار باشه.
همچنین روشهای دفاعی در احضارات هم نیازمند قدرت تصور بالای شما هستن.
شما وقتی چیزی رو شدیدا در ذهن خودتون ایجاد میکنید و بهش فکر میکنید در عالم اختری هم مثال اون ساخته میشه. به همین دلیله که تو پرواز روح اگه به چیزی فکر کنید فورا اون چیز در جلوتون ظاهر میشه و در واقع شما اون رو ساختید.
همچنین برای کار بر روی چاکراها و حرکت دادن انرژی در بدن باید قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی داشته باشید و برای مثال نور سبز رو از بدنتون وارد کنید و به چاکرای قلب وارد کنید. مسلما شما نور و چاکرا رو به صورت واضح نمیبینید و کنترل تمام این فرآیندها توسط اگاهی شما صورت میگیره. شما وقتی یک چیزی رو تصور میکنید دارید به جریان انرژی معنوی جهت میدید و هر جا آگاهی بره انرژی معنوی هم به همونجا میره و اثراتش رو میذاره.
بعضی افراد میگن که آیا تو تصور کردن باید یک چیز مثل یک توپ خیالی رو واقعا جلوی روم ببینم؟ آیا باید مثل افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا متوهم بتونم چیزهای خیالی رو واقعا مشاهده کنم و اونها رو بسازم؟ خیر. این کار یعنی تجسم واقعی یک خیال که با تصویرسازی ذهنی فرق داره و واقعا کار سختیه و حتی مرتاضها هم ممکنه نتونن اون رو انجام بدن. اینکه ما میگیم مثلا نور سفید رو تصور کنید یعنی تصویر مبهم نه چندان واضح (مثل سایر افکار روزانه) رو در ذهنتون تصور (و نه تجسم) کنید و نیازی نیست واقعا اون رو ببینید مگر اینکه تو حالت خلسه شدید و یا رویابینی و … باشه.
تصورات این چنینی باز هم اثرات بالای خودش رو دارن. برای روشن شدن موضوع یک مثال میزنم. وقتی شما یک صحنه که براتون تحریک کننده جنسی هست رو تصور میکنید آیا واقعا اون چیز رو جلوی چشمتون به صورت واقعی میبینید؟ خیر. تنها مثل یک فکر هست و غیر واضح. ولی همون باعث میشه که تغییرات زیادی تو بدن شما ایجاد بشه و مثلا ضربان قلبتون بره بالا و تنفستون سطحی بشه و اصطلاحا تحریک بشید.
تمرینات ماورایی در مورد تصویرسازی ذهنی هم در همین حد کافی هست و همون فکر و خیال غیر واضح در مورد یک چیز مثل نور و انرژی و … هم کافی هستن.
منتها یک سری افراد تو تصور همین ها هم مشکل دارن که نیازه با تصویرسازی روی چیزهای ساده و اشکال هندسی کم کم بیان این قدرت رو در خودشون تقویت کنن.
ممنون از مطالبتون ???
سلام من شبا قبله اینکه بخوابم روی شکم بی حرکت و ریلکس میکنم همینجوری ناخودآگاه چیزای عجیب میبینم مثله یک داستان مثلا دارم یه خونه میسازم یا حتا میبینم دارم فرشی رو روی ابرا با پا ام مالش میدم و چیزای عجیب قریب گاهی هم مثلا دارم فوتبال بازی میکنم و لایی میخورم و میپرم تو خواب مثله همون جریان که از ارتفاع یه هو میوفتی باور کنید شب ها به عشق این عمل میرم میخوابم خیلی حال میدههه بدون هیچ توجهی میرم توی عالم دیگه ای این حالت رو چی بهش میگن ؟ کافیه هر موقع بخوام اراده کنم… بیشتر »
بهش تصاویر هیپنوگوگیک که بین خواب و بیداریه گفته میشه و معمولا دست خود ما نیستن و سریع و به صورت فلش مانند میان و میرن. بعدش عالم خواب هست.
سلام شما مى گيد رنگ چاكراى قلب سبز اما چرا سبز؟ من وقتى نور سبز رو تو قلبم تجسم مى كنم حس بدى بهم ميده نمى دونم چرا !
سلام اگه کسی قدرت تصویر سازی خوبی نداشته باشه
وقتی چشم سوم خودشو باز یا کاملا باز کنه قدرت تصویر سازی اون هم خوب میشه ؟
بله
عالی.همیشه همین تصویر سازی برام سوال بود، جوابم را گرفتم.خدا خیرتون بده