برخی از افراد از لحاظ انرژیکی و معنوی خیلی حساس هستند. برای مثال وقتی وارد محیطی میشن فورا انرژی های منفی اون رو حس میکنند و اصرار دارند که محیط رو ترک کنند. گاهی فرد به قدری حساسیت معنوی پیدا میکنه اگر مال حرامی به دست اون برسه خود به خود حالت روحیش عوض میشه و انگار که علائم آلرژی رو داره. اگر آلرژی عادی به گرده و فلان ماده باعث میشه که ما علائم حساسیت رو نشون بدیم در امورات معنوی هم گاهی یک سری چیزهای غیر مادی مثل انرژی های منفی و حضور افراد نامناسب و … باعث میشه ما از لحاظ روحی مشوش بشیم و در واقع روح ما چیزهایی رو حس کرده که با دادن اون ناآرامی های روحی به آگاهی ما سعی در هشدار دادن بهمون داره. من این حالت رو آلرژی روحی مینامم.
برای خودم خیلی پیش اومده که در شرکتی مشغول به کار بودم و پس از اینکه حقوقم واریز میشد خود به خود حالم دگرگون میشد و مریضی شدید میگرفتم. وقتی تحقیق میکردم میدیدم که درآمد شرکت از راه حرام و نامشروع و همراه با ناله و نفرین افراد بوده. تنها وقتی اون علائم منفی روحیم رفع میشد که اون شرکت رو ترک میکردم. همین حالت رو نسبت به آدم ها هم دارم. وقتی حس کنم فردی واقعا از لحاظ معنوی در درجه مناسبی قرار داده از همون اول حس مثبت و خوبی ازش میگیرم ولی وقتی از کسی ناخودآگاه حس منفی بگیرم بعدا بهم ثابت میشه که واقعا کیفیت های روحی منفی و زننده ای داره.
هر چه قدر با مراقبه و کار بر چاکرا ها حساسیت های روحی تون رو بالا ببرید بیشتر میتونید این چیزها رو حس کنید. البته یه بدی هم که این قضیه داره این هست که اون وقت نمیتونید با هر شرایطی کنار بیاید و ممکنه دچار آلرژی های روحی بشید. دیگه به راحتی مال حروم از گلوی شما پایین نمیره و نمیتونید از راه های غیر انسانی به خواسته هاتون برسید. حتی اگر خودتون رو به بد بودن هم بزنید باز هم به خاطر ارتقای روحی که پیدا کردید خود برتر شما به شدت شما رو تنبیه میکنه و حالتون خراب میشه تا اینکه از اون راه منفی برگردید.
در واقع وقتی یک سری اخلاقیات وارد ضمیر ناخودآگاه شما و الگوهای ذهنی و انرژیکی شما بشن دیگه مسیر غیر قابل برگشته و نمیتونید تنزل کنید. یعنی روح شما وقتی به درجه ای از تعالی برسه دیگه نمیتونید چیزهای منفی رو به خوردش بدید و فورا واکنش نشون میده. حتی اگر مقاومت کنید و سعی کنید خودتون رو به لجن بکشید باز هم بعد یه مدت توبه میکنید چون قبلا طعم نور رو چشیده بودید. طعمی که فراموشیش غیر ممکنه. اگر افراد عادی تو لجن بودنشون عادت کنند شما چند روز هم نمیتونید دوام بیارید چون قبلا چیزی رو کشف کرده بودید که فرکانس آرام بخش بهتری داشته و این از یاد شما نرفته و خود به خود دوباره به سمت اون وضعیت خوب بودن کشیده میشید و درس معنوی جدیدی یاد میگیرید.
افراد حساس معنوی روح بسیار لطیفی دارند و سر همین ممکنه خیلی در مواجه با افراد و محیطهای مختلف دچار آسیب بشن. معمولا این افراد دوست ندارن دل کسی رو بشکنن و حق بقیه رو به خودشون مقدمتر میدونن به طوری که گاهی باعث آزردگی روحی شون میشه.
چنین افراد حساس روحی این نکات رو رعایت کنند:
– شما تا وقتی میتونید به بقیه خدمت کنید که خودتون اذیت نشید. این نکته رو خودم بعد از سالها بهش رسیدم. اگر حس کنم واقعا دارم از انجام کار بشر دوستانه اذیت میشم و به احساسات و زندگی خودم لطمه میزنه فورا کاتش میکنم تا انرژی مو برای جای بهتری بذارم و کلا زده نشم و اصطلاحا له نشم. این کار خیلی بهتر از اینه که به قدری آسیب ببینم که کلا دور کارهای مثبت رو خط بکشم.
– قدرت نه گفتن رو بالا ببرید. ممکنه حس کنید با نه گفتن شما دل طرف میشکنه ولی این دیگه مسئولیتش با خود طرف هست تا جنبه روحیش رو بالا ببره. با نه گفتنتون تبدیل به آدم بدی نمیشید هر چند که اولش ممکنه عذاب وجدان بگیرید.
-از قلبتون پیروی کنید. حالا که قلب صافی دارید و میتونید آینه حقایق هست و به راحتی موقعیت های مثبت و منفی رو تشخیص میدید بنابراین اگر نسبت به کار یا افرادی آلرژی روحی پیدا کردید مقاومت نکنید و حرف قلبتونو گوش بدید و اون مسیر رو ادامه ندید و به خودتون شکنجه ندید.
-سعی نکنید حتما مردم رو خوشحال کنید. افراد حساس روحی تمایل دارن به کل کره زمین خدمت کنند و منجی همه باشند و در این بین ممکنه خیلی آسیب های روحی ببینند. تنها به قدر ظرفیتتون خدمت کنید. به قدری که باعث آزار خودتون نشه. چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است. شما تا وقتی میتونید به بقیه خوبی کنید که خودتون در شرایط خوب باشید.