این گزارش توسط خانم مورتون که دانشجوی پزشکی و محقق بی طرف علوم روحی بوده است و سعی کرده بررسی های خود را در مورد خانه تسخیر شده خود به صورت علمی و به دور از خرافات انجام دهد به دست آمده است.
تسخیر خانه گزارش شده بین سال های ۱۸۸۲ تا ۱۸۸۹ اتفاق افتاده است. در این بازه زمانی، حدود ۲۰ نفر صدای ارواح را شنیده و ۷ نفر از آنها مشاهداتی هم داشته اند. اوج سال های حوادث پارانرمال در آن خانه، در سال ۱۸۸۵ بوده و بعد از سال ۱۸۸۶ میزان این حوادث کمتر شده است. برای کسانی که اولین بار روح را در آن خانه می دیدند روح به شکلی واقعی و انسان گونه مشاهده شده است. هر کسی که این روح را دیده بود گزارش مشابهی از ظاهر او داده بود مثل داشتن قد بلند، لباس سیاه و یک دست مخفی شده.
این خانه در سال ۱۸۶۰ بنا شده بود و فقط دو خانواده با تاریخچه مشخص، قبل از خانواده مورتون در آن زندگی می کردند.
حوادث پارانرمالی که در این خانه رخ می دادند عبارت بودند از:
– مشاهدات تصویری از جمله دیدن شکلی از روح که به صورت معمول از راه پله پایین می آمد و پس از عبور از کنار درهای مشخص، به سمت در باغ می رفت و در آنجا ناپدید می شد.
– شنیدن صدای قدم زدن در خانه. این صدا به گفته خانم مورتون، صدایی آرام بوده و به سختی شنیده می شده است. افراد زیادی هم این صدا را شنیده اند. تمامی خدمتکاران این خانه در طول این چند سال عوض شده بودند ولی صدای قدم زدن روح همچنان شنیده می شد و شبیه هیچ کدام از اعضای خانه نبود.
– شنیدن صداهای عجیب دیگر در برخی ساعات شب مانند کشیده شدن جسمی بر روی زمین، صداهای قدم زدن سنگین، صدای دستگیره در، صدای پرت شدن یک وسیله در اتاق و …
– گاهی این صداها به طور همزمان توسط پنج نفر هم شنیده می شدند ولی چیزهایی که دیده می شدند معمولا فقط برای یک نفر در یک بازه زمانی رخ می داد. فقط در یک مورد، چهار نفر از اعضای این خانواده، شکل روح را نوبتی از مسیر حرکت همیشگی او از راه پله تا در باغ مشاهده کردند.
کار زیادی در مورد این خانه انجام نشد و معلوم هم نشد که این صداها و روح دیده شده مربوط به چه کسی و یا چه کسایی است. با گذشت زمان، این اتفاقات عجیب به طور خود به خود کم شده و از سال ۱۸۸۹ به بعد به طور کامل متوقف شدند.