هیپنوتیزم دارای تاریخچه کهن و طولانی می باشد و در بین رومیان باستان، یونانیان، سرخپوستان، مصریان و … در مراسمات عرفانی به شدت رواج داشته است و معمولا هم انواع هیپنوتیزم گروهی را برای لذت چند برابر در معابد و مراسمات به کار می بردند.
در بین ایرانیان قدیم نیز هیپنوتیزم پدیده ای آشنا بوده و هم در طبابت و هم عرفان به کار می رفته است. برای مثال ابن سینا که هم با هیپنوتیزم و هم خود هیپنوتیزم آشنایی داشت قادر بود از آن برای تشخیص و درمان بیماری های روانی استفاده کند. برای مثال بیماری فردی را از طریق هیپنوتیزم علت یابی می کرد و بعد به کمک موسیقی هایی با نواخت خاص آنها را وارد خلسه کرده و تلقینات شفابخش را به آنها می داد و این شیوه درمانی او همواره مورد حیرت سایرین حتی طبیبان دیگر بود.
یا فارابی نیز در مجلس سیف الدوله که برای رقص سماع ترتیب داده شده بود پس از چندی گفت که کار شما ایراد دارد. سپس خودش آلت موسیقی ظریفی مخصوص خود را در آورد و شروع به نواختن کرد. ابتدا طوری ساز زد که همه خنده شان گرفت. سپس با نواخت دیگر کاری کرد که آنها گریه کنند. در آخر نیز با آهنگی دیگر به شیوه ای نواخت که همگی به هیپنوتیزم عمیق فرو رفتند. البته نام هیپنوتیزم را مستقیما به کار نمی بردند و صرفا از واژه هایی چون خلسه و جذبه و از خود بی خود شدگی استفاده می کردند.
برخی از صوفیان و دراویش نیز به قدری در رقص و آواز خود غرق می شوند که کم کم وارد خلسه و هیپنوتیزم می شدند و امکان کارهای عجیب مانند فرو کردن شمشیر در بدن، راه رفتن روی لبه های تیز، وصل شدن به جریان برق قوی و … برای آنها ساده بود.
دلیل انجام چنین کارهایی این است که وقتی هیپنوتیزم در اثر فعالیت شدید بدنی و تشدید اعصاب سمپاتیک و شوکه فیزیکی ایجاد شود تغییراتی در میزان جریان خون و قطر مویرگها حاصل می شود که وقتی با کارد پوست را خراش دهند خونی به آن صورت خارج نمی شود. بنابراین این کارها تماما دلیل علمی داشته و کاری عجیب و خارق العاده نیستند.