سلام دوستان
قصد دارم کتابی که زندگیم رو مدیونش هستم بهتون معرفی کنم
اول یک مقدمه ای بگم ب حالتی که هیچ درد و رنجی وجود نداره اصطلاحا میگن “روشن بینی” “روشنگری” “فرزانگی” “بیداری” اسم های مختلفی داره
که مهمترین شخص و اگه اشتباه نکنم اولین شخصی که ب این حالت رسید بودا بود
میخواستم عنوان بنویسم کتابی برای رسیدن ب روشن بینی اما گفتم شاید نامفهوم باشه ب مفهوم ساده ترش اشاره کردم
اما یعنی چی
در این حالت هیچ تفکر اجباری و هیچ صدایی در سر ،هیچ احساس ازار دهتده ی ، هیچ نشخوار فکری وجود نداره
و فقط اگاهی خالص و سکوتی همراه با لذت وجود داره
البته این ب معنی اینکه دیگه نتونید ب چیزی فکر کنید نیست بلکه دیگه تفکر ، اجباری نیست و اختیاریه هر وقت که لازم باشه فکر میکنید تحلیل میکنید خیال پردازی میکنید و بعد دوباره ب سکوت و اگاهی کامل بر میگردید در این حالت بهتر هم می تونید فکر کنید با تمرکز و خلاقیت بیشتر
اما این کتاب چی میگه و چطور مارو ب این مسیر هدایت میکنه
خلاصه ی کتاب اینه شما صدای تو سر نیستین بلکه کسی هستین که ب اون گوش میده
صدای توی سر یا افکار بخشی از شماست نه خود شما
و هر احساس ازار دهنده ای از یک خاطره ی بد شاید از دوران بچگی یا نفرت و خشم نسبت شخص خاصی احساس غم اندوه نسبت ب اتفاق خاصی کاملا قابل پاکسازیه انگار که اصلا وجود نداشته این ب معنی پاک شدن اون خاطره نیست بلکه احساسی که نسبت ب اون خاطره ثبت شده و ازارتون میده از بین میره دوباره می تونید اون خاطره رو بیاد بیارید بدون اینکه احساس منفی داشته باشید فقط یک مرور ساده و دیگه هر از چندگاهی نمیاد تو ذهنتون و ازارتون بده ، تمام از بین رفت
اما چطور این اتفاق میفته؟
افای اکهارت تله که خودشون در حالت روشن بینی و اگاهی هستن روشی رو با توضیحات کامل پیشنهاد میدن که من خلاصه ش میگم
تماشا کردن افکار ب عنوان یک مشاهده گر خاموش
یعنی در حالت مدیتیشن بشنید فقط و فقط ب صدای تو سرتون گوش کنید بدون اینکه باهاش یکی بشید و قضاوتش کنید و فقط نظاره گر افکاری که میان مبرن باشید اگر مدتی این کار انجام بدید طبیعتا نیاز ب صرف زمان و تمرین داره هر چقدر افکار نگاه کنید پاکسازی میشن و از بین میرن و ب ارامش سکوت لذت اگاهی خواهید رسید
امکان نوشتن متن طولانی تر نیست و دقت کنید این متن فقط برای اشنایی با این کتاب و توضیحات اولیه بود و ب تنهایی برای اینکه شروع ب پاکسازی افکار و احساسات منفی با روش تماشا کردن و مشاهده ذهن کنید کافی نیست و باید کتاب رو حتما بخونید که تخصصی و توضیحات کامل که اینجا نشد بهش اشاره کنم پرداخته
امیدوارم براتون مفید باشه اگر این کتاب نخوندین ذره ای در خوندنش شک و تردید نکنید
قبلا هم اساتید معنوی مثله اشو ب این مبحث پرداختن اما از نظر خودم الگوی مناسبی برای پیروی نیست چون ب خدا اعتقاد نداشت و شدیدا بر وجود نداشتن خدا تاکید میکرد و انحرافات اخلاقی زیادی داشت اما اقای اکهارت تله ب خدا و زندگی بعد مرگ اعتقاد دارن و ب اخلاقیات پایبند هستن و الگوی بسیار مناسبی هستن
جالبه بدونید از مولانا شاعرای ایرانی هم در این کتاب و تمام کتاب هاشون و مصاحبه هاشون نقل قول هایی میارن و تایید و نقدش میکنند.
درود
ممنون از مقاله ارزشمندی که نوشتید. کسی این روشها رو خوب تمرین کنه می تونه از هر نوع درد و حتی خیلی از اختلالات شخصیتی رها بشه. ریشه دردها توی نپذیرفتن همین افکار درونی هست و هر وقت هم توی فضای ذهن برمی خیزن ممکنه با خشم و انکار اونا رو سرکوب کنیم ولی دفعه بعد با قدرت بیشتری برمیگردن…حداقل به شکل دیگه ای…
ممنونم از لطفتون
سایت شما و مقالاتش هم کمک بسیاری کرد ب من
تقریبا همشو خوندم
با سلام
کتاب خوبیه
اشو بر وجود نداشتن خدا تاکید نداشت بر این تاکید داشت که خدا نسازید