برخی افراد ممکن است که در تصوير سازی ذهنی برای ورود مستقيم به روياها مشکل داشته باشند و نتوانند تعادل ذهنی لازم برای ورود به عالم خواب را داشته باشند. در اکثر روش های مربوطه لازم است که ميزان تجسم سازی ذهنی در حد تعادل بسيار بسيار ظريفی باشد. يعنی نه خيلی بر روی موضوع مورد توجه برای بيداری نگه داشتن ذهن(مثل تنفس و تصويرسازی و …) تمرکز شديد کنيم و نه خيلی شل به آن فکر کنيم. در حالت اول ذهن ما قادر به خواب رفتن نيست چون بخش های زيادی از مغز درگير پردازش ذهنی بر روی موضوع مورد توجه است و اجازه نمی دهد که تغيير امواج مغزی و خفتن بخش های لازم از مغز برای رويابينی اتفاق بيفتد. در حالت دوم يعنی تمرکز فکر سطحی به دليل عدم تمرکز لازم و خواب رفتن بخشی از مغز که بايد برای ورود به رويا بيدار بماند نيز رويابينی آگاهانه ميسر نخواهد شد.
در روش گوش دادن به صداهای واضح محيطی اطراف مانند صدای پنکه اين تعادل خود به خود برقرار می شود. حتما بايد صدایی انتخاب شود که ملايم و ريتميک باشد و خيلی بلند يا آهسته نيز نباشد.
تجربه شخصی ام با این روش رویابینی:
من در ابتدای تمرين رويابينی ام به شدت مايل به انجام ورود مستقيم به رويا بدون تمرينات ذهنی و آمادگی های قبلی بودم و با روشهای ديگه موفق نبودم. يک روز که کامپيوترم روشن بود و چون داغ کرده بود صدای خيلی بلند و عجيبی می داد و در عين حال مشغول انجام نصب نرم افزار بود و نمی تونستم خاموشش کنم. گفتم يه کم دراز بکشم و بخوابم تا اينکه تموم شه. همون طور که داشتم به خواب می رفتم به صدای خرخر کامپيوتر توجه می کردم و همش می گفتم نترکه. تا اينکه حس کردم در کمتر از چند ثانيه مسيری از انرژی بين من و کامپيوتر ايجاد شد و احساس کشيده شدن به سمت اون رو داشتم مثا آهنربا و چون اولين بارهام بود با هيجان بيدار شدم و پروسه کامل نشد ولی روش خيلی راحتی بود.
بنابراين برای افراد مبتدی که هنوز در روش ورود مستقيم به رويا موفق نشده اند اين تکنيک توصيه می شود.