۷۸۶
سلام دوستان عزیزم
موضوعی که میخوام دربارهاش براتون بنویسم، هیچ اطلاعی از درست یا غلط بودنش ندارم. ولی از آنجایی که هیچ چیز در عالم ماوراء غیر ممکن نیست، شاید این موضوع هم حقیقت باشد.
من بارها در خوابهایی که خیلی اثرات قوی روی من داشتند این موضوع را تجربه کردم. یعنی دیدن و خواندن و تلفظ کردن حروف جدیدی که کلماتی جدید می سازند و در خواب قادر هستم آنها را با تلفظ جدید بخوانم و برای زمان بیدار شدنم آنها را به خاطر می سپارم ولی وقتی بیدار میشم یا کلمات و حروف را یادم نمیاد و یا یادم میاد اما قادر به تلفظ آنها نیستم!
دوتا از این خوابها را مختصر براتون تعریف میکنم. یکبار در خوابی که بگویم بسیار عجیب بود و سرشار از انرژیهای شدید، من میدیدم که با یک موجود غیرارگانیک در یک خانه زندگی میکنم. جالب اینجا بود که زندگیای که الان دارم را از پنجره اتاقم میدیدم که در بیرون از خانه در حال جریان بود. من بعضی وقتها در بین دوستانم بیرون از این خانه بودم و لحظاتی که بیرون از این خانه بودم، دقیقا اتفاقاتی بود که تا بحال برایم اتفاق افتاده. اما انگار زندگی من یک روی دیگر سکه هم داشت و آنهم زندگی با آن موجود غیرارگانیک بود. که انگار منی که در دنیا زندگی میکنم این قسمت از زندگیم را تاحالا ندیده بودم و نمیدانستم. ولی منی که بواسطه خواب احتمالا در عالم دیگری بودم قادر شده بودم که آن بعد دیگر زندگیم را هم ببینم که البته هردو همزمان اتفاق می افتاد. بگذریم که نمیدانم حقیقت ماجرا چیست. آن موجود خیلی دوست خوبی بود و می دانستم سالهاست در آن خانه زندگی میکنیم. یعنی به محض اینکه در اتاقم کنار وسایلم خودم را دیدم محیط را شناختم و گفتم: عه من اینجارو می شناسم، تک تک این وسایل و داستانشون رو میدانم. ولی از طرفی زندگی دنیایی خودم هم با جزئیات یادم بود و هردو در آن واحد در جریان بود.
حالا جزئیات خواب زیاد مهم نیست، در مورد حروف جدید و عجیب بگویم که نام آن موجود برگرفته از حروفی بود که در خواب با تلفظش هیچ مشکلی نداشتم. اما بعد که بیدار شدم از آنجایی که خوابی بود با انرژی و تاثیر زیاد، جز به جزءش یادم بود و متوجه شدم نمیتوانم در بیداری آن نام را تلفظ کنم. نام حالت عربی فارسی داشت و یک یا دو حرف درون آن نام بود که در الفبای فارسی و عربی و فکرمیکنم در هیچ الفبایی پیدا نمی شود و حتی زبان ما قادر به ادا کردنش نیست و متاسفانه شکل آن یادم نمی آید. اتفاقا حس خیلی بدی هست که صدا و تلفظی در ذهنتون باشه اما هر طور زبان را بچرخانید نتوانید آنرا ادا کنید.
در مورد خوابم که انگار سالها طول کشید، اگر براتون جالبه فقط بگم که زمانی که من از خانه بیرون بودم تا به زندگی دنیاییم برسم، بعد که برگشتم متاسفانه فهمیدم آن موجود طی یک حادثه کشته شده.
چند شب پیش هم باز در یک خواب یک دوست قدیمی را دیدم و بمن گفتند این شخص در واقع اسمش اونی که تو میدونستی نیست و دیدم یک اسم انگار روی یک تخته نوشته شد. با ط شروع میشد. ۴ یا ۵ حرف بیشتر نداشت و فکرکنم حرف سوم بود که حرف جدیدی بود و تابحال ندیده بودم. تلفظش هم راحت بود و وقتی از روش خواندم خیلی راحت تلفظ کردم اما وقتی بیدار شدم متاسفانه نتوانستم نه شبیهش را پیدا کنم و نه آنرا ادا کنم. چیزی بین ق و ث و ت و ف بود، انگار ترکیبی از همه اینها.
بهرحال وقتی در تجربه نزدیک به مرگ بعضی آدمها میشنویم که رنگهایی دیدهاند که مانند آن رنگها هرگز روی کره زمین وجود نداشته و مانندش را نمیتوان ساخت و حتی قادر به توضیح آن رنگ نیستند، بعید نیست حروف و الفبایی هم باشد به همین شکل که براتون گفتم که تلفظ آن حروف از عهده جسم خاکی خارج است و فقط کالبدهای دیگر_که دقیقا نمیدانم کدام کالبد_آنها را میداند و میتواند آنها را تلفظ کند و بخواند.
اگر کسی مانند این موارد عجیب و غریب تجربهای دارد بسیار خوشحال میشوم برایمان ارسال کند.
ممنونم که وقت گذاشتید و تجربه مرا خواندید.
خدا نگهدار همه شما دوستان عزیز
درود ربط دادن تجربه گفتن حروف جدید با دیدن نورهای رنگی موقع تجربه نزدیک به مرگ ارتباط جالبی بود. حروف زیادی وجود دارن که توی یه زبون نیستن و از بچگی به گفتن اونا عادت نکردیم ولی توی خواب یا عالم اختری این محدودیت حنجره برداشته می شه و چون فقط ذهنی می شه بیانشون راحت تره. حروفی هم توی فارسی هست که مثلا عرب ها نمی تونن اونها رو تلفظ کنن یا بسته به اینکه اهل کدوم کشور باشن تلفظ اونا براشون دشواره. معمولا چیزهایی رو توی خواب می بینیم که تو بیداری باهاشون رو به رو شده باشیم.… بیشتر »
درود، بله این اتفاق را من هم جای دیگر نشنیدم و چیز زیادی ازش نمی دانم ولی چندین بار برایم تکرار شده و هربار یکی دوتا حروف جدید میبینم. اما من فکرمیکنم شاید زبان باستانی نباشد و قبلا روی زمین در دنیای مادی و با زبانِ مادی ادا نمیشده، چون تلفظ کردن چند صدا در آن واحد برای یک حرف بنظرم غیر ممکن بود هرچند در خواب بسیار آسان و عادی بود. دقیقا مثل رنگهای جدیدی که در عوالم دیگر دیده میشوند ولی مشابه آنها را حتی با مخلوط کردن رنگهای روی زمین هم نمیتوان ساخت. همچنان در حاله ای… بیشتر »
درود
شاید این کار چون توسط خود حنجره فیزیکی نبوده و بخشی از اون ذهنی بوده راحت بوده…اگه جایی دیدم که دلیل دیگه ای براش داشت حتما اینجا اضافه می کنم.
سلام رویا و تجربه جالبی بود واقعا. در مورد حروف و کلماتی که توضیح دادی باعث یادآوری دوتا مطلب برام شد.یکی اینکه هر حرف و عددی دارای ارتعاش خاصیه و بعید نیست همونطوری که ما انسانها در حالت عادی قادر به شنیدن اصوات پایینتر و یا بالاتر از محدوده ای خاص نیستیم و یا چشمان ما نمیتواند فراتر از بنفش و یا مادون قرمز را ببیند پس این محدودیت ها به حواس دیگمون و یا در تولید صدا توسط حنجرمون عقلا قابل اشاعه هست.در مورد رویای جالبی هم که دیدی احتمالا مربوط به کالبدهای دیگت باشه که به موازات کالبد… بیشتر »
سلام داستان جالبی بود و با اینکه قبلا هم تجاربی(چه انگلیسی و چه فارسی) راجب پرواز روح خونده بودم تا بحال ندیده بودم که کسی در جای دیگه یه زندگی دیگه داشته باشه. نظری هم نمیتونم راجب این اتفاق بدم، چون مطالعه ای نداشتم. راجب خط هم مکاتب ماورای قدیم هم از خطوطی استفاده میکردن که فقط خودشون میتونستن بخونن که نمونش خط هرمسی و انوخی هستش. اگه بخوای میتونم یه لیست بلند بالاتر برات بنویسم. موفق باشی.
بله تجربه جالب و شگفت انگیزی هست من یک بار قبل از خواب مدیتیشن انجام دادم و از راهنماها و خود برترم و کائنات خواستم که چیزی درباره ی آینده ام به من بگن و اونشب یه خواب خیلی جالب و عجیب دیدم که بسیار طولانی بود و من در حال سفر بودم و طی هر سفر اتفاقات جالبی میافتاد و جاهای جالبی میرفتم در قسمتی از اون خواب من با عده ای از افراد مواجه شدم که در بیابان بودن و به صورت قبیله ای زندگی میکردند که انسان نبودند! درمشکلی که داشتن کمکشون کردم و اون ها برای… بیشتر »