افرادی که از لحاظ احساسی به شدت به هم وابسته هستند مثل والدین و فرزندان، همسر و دوستان نزدیک، پدیده تله پاتی را راحت تر از سایرین در بین خود مشاهده می کنند. کسانی که جفت روحی هم هستند بیشترین تبادل پیام ها و احساسات را بدون واسطه فیزیکی با هم انجام می دهند و این کار می تواند ناخودآگاه و یا عمدی باشد.
برای نمونه می توانید به تجربه خانم لیلا در مورد ارتباطات ذهنی خود با جفت روحی اش توجه کنید:
من و او مدت کمی بود که با هم آشنا شده بودیم ولی از همان ابتدا انگار سالها بود که همدیگر را می شناسیم. شباهت های اخلاقی و فکری زیادی بین ما بود که شاید عجیب به نظر نرسد ولی چیزی که عجیب به نظر می رسید تله پاتی خود به خودی در بین ما بود. بیشتر اوقات قبل از اینکه چیزی را به زبان بیاوریم از قبل می فهمیدیم که دیگری چه می خواهد بگوید. حتی وقتی جمله های خود را نصفه می گفتیم منظور را کامل درک می کردیم. نیازی نبود از وضعیت خوشحالی یا ناراحتی هم چیزی بگوییم چون خیلی راحت به احساس هم پی می بردیم. چیز عجیب دیگر این بود که خواب های ما خیلی شبیه هم بود و هر دو یک جا و یک اتفاق را در خواب میدیدیم. اگر این همدلی و اشتراک روحی بین همه ما انسانها بود چه جهان فوق العاده ای داشتیم.
تجربه بالا شاید برای خیلی از شماها آشنا باشد. این علائم عجیب نیستند و تعداد زیادی از افراد آن را تجربه و ثبت کرده اند. علائم وجود تله پاتی بین جفت های روحی زیاد است که در ادامه تنها به برخی از علائم مهم و برجسته آن اشاره می شود:
رویاها دروازه های روحی هستند که می توانند ملاقاتگاه افراد مختلف باشند. در این حالت است که ارتباطات ما با جفت روحی خود به بهترین حالت نمایان می شود. وقتی ما با جفت روحی خود رویای مشترک و یکسانی را تجربه می کنیم یعنی یک رویای مشخص را در همان زمان از شب و با وجود فاصله فیزیکی مشاهده می کنیم.
در این حالت ممکن است ارواح هر دو نفر در عالم خواب در جای مشخصی با هم ملاقات کرده باشند. آنها همان طور که در عالم بیداری تشنه دیدار هم هستند در خواب هم همین حالت را دارند.
وقتی جفت های روحی از هم دور هستند ممکن است تبادل احساسات و پیام های ذهنی را به طور ناگهانی احساس کنند و پی ببرند که این پیامها از ذهن خودشان منشا نگرفته و از یک آگاهی بیرونی به آنها الهام شده است.
اگر یکی از آنها احساس ترس شدید، هیجان، عشق زیاد و … داشته باشد ممکن است این احساس بدون در نظر گرفتن فاصله فیزیکی بین آنها به دیگری منتقل شود.
چیزی که در بین جفت های روحی زیاد اتفاق می افتد احساس حضور دیگری در کنار آنها است. ممکن است شما مشغول انجام کارهای روزمره خود باشید و سرتان شلوغ باشد ولی یک مرتبه حضور جفت روحی خود را در کنارتان حس می کنید.
این حالت می تواند به شکل های مختلفی دیده شود مثل حس حضور فردی آشنا، استشمام ماورایی عطر او و یا حس انرژی او. در این وضعیت هاله انرژی آنها به خاطر فکر کردن شدید به شما انبساط پیدا کرده و با هاله و انرژی های شما تماس پیدا کرده است.
اگر هر دو به کارهای انرژیکی و مراقبه مشغول شوید راحت تر می توانید انرژی منحصر به فرد دیگری را در کنار خود بهتر احساس کرده و میزان تله پاتی را افزایش دهید.
سلام خسته نباشید ادمین عزیز میشه درمورد خودکشی کوانتومی هم توضیح بدید؟؟
با سلام.
مباحث روانشناسی که با نام کوانتوم ترکیب می شوند معمولا شبه علم هستند و پایه و اساسی در فیزیک کوانتوم ندارند. بنابراین سعی می شود در مورد آنها بحث نشود مگر مباحث مورد قبول.
موفق باشید
ممنون
من خیلی دوست دارم جفت روح خودم را پیدا کنم آیا روشی وجود داره تا من جفت روح خودم را پیدا کنم و در کنار هم دیگه قرار بگیریم
با سلام.
سعی می شود در این مورد مقاله جداگانه ای تهیه شود.
موفق باشید
سلام راستش در این مورد من متوجه شدم به طور غیر ارادی و (بعدها ارادی جهت آزمایش) میتوانم خواب و رویا برای شخصی بسازم، و این شخص لازم نیست که حتما جفت روحی من باشد، من اوایل هنگام خواب و یا بعد از بیدار شدن و حالت خواب و بیدار فقط بعنوان رویا پردازی چیزهایی را که برایم جالب بود در ذهنم تصور میکردم ولی بعدها فهمیدم رویا پردازی من تقریبا همان ساعات به ذهن اون شخص منتقل میشود. یا حرفهایی که قصد گفتن دارم یا در ذهنم دارم بهش فکر میکنم و قصد گفتن ندارم فورا شخصی که کنارمه… بیشتر »
با سلام.
القای فکر به دیگران ممکن است و گاهی به خاطر نفوذ نفس قوی در ما، افکار افراد حساس، از ما تاثیر می پذیرد. حالت دیگر اینکه شاید شما چیزی را به آنها القا نکرده اید و فقط محتوای فکری که در ذهن آنها بوده است را از قبل بازخوانی کرده اید.
در هر صورت از خود برتر که فیلتر بین اطلاعات درون و بیرون است بخواهید چیزهایی را به شما برساند و یا از شما به دیگران منعکس کند که به صلاح باشد. این کوتاه ترین و موثرترین راه است.
موفق باشید
سلام,من حدودا به مدت ۵ ساله که مدام به شخصی فکر میکنم که از ابتدا یه سری کارهایی برای جلب توجه من(به احتمال خیلی خیلی زیاد) انجام میداد به طوری که من ۳ ساله که حتی اون شخصا ندیدم ولی توی همه لحظات و هر روز بهش فکر میکنم حتی نشده یک روز از یادم بره این احساس به جای اینکه کمتر بشه توی این مدت بیشتر هم شده در حالی که من سعی میکنم بهش فکر نکنم
به نظر شما این زاییده فکر خودمه یا منشا خارجی داره؟
سلام
اکثر این حالت ها به خاطر افکار خود ما است. شاید اگر بیشتر خود را مشغول کنید و یا فرد دیگری به زندگی شما وارد شود این حالت ها کمتر و بعد محو شوند. اگر ذهن را آزاد بگذارید مدام با افکار گذشته مشغول می شود.