تجربه نزدیک به مرگ و اثرات آن

تجربه نزدیک به مرگ به حالتی گفته می شود که فردی در اثر عوامل طبیعی یا سانحه به مرگ واقعی نزدیک شود و حتی علائم حیاتی او برای مدتی از کار بیفتد و روح او موقتا از بدن جدا گردد ولی مجددا به جسم برگشته و شخص زنده شود.

اولین گزارشات تجربه نزدیک به مرگ به زمان افلاطون باز می گردد. افلاطون ماجرای سربازی را بازگو می کند که ظاهرا مرده بود ولی به حیات بازگشت و تجربه خود از مشاهده جهان های دیگر را بیان کرد.

دکتر ریموند مودی در اواسط سال های مربوط به ۱۹۷۰ تحقیقات بر روی تجربه نزدیک به مرگ را در جهان به طور رسمی شروع کرد و کتابی را هم در مورد نتیجه تحقیقات ۵۰ تیم که بر ۵۵ مورد تجربه نزدیک به مرگ کار کردند منتشر کرد. تا سال ۲۰۰۱ تجربه ۳۰۰۰ نفر در مورد این پدیده توسط آلن کلهر نیز جمع آوری شد. این افراد مربوط به فرهنگ ها و ادیان مختلف بودند.

تجارب کسانی که از مرگ بازگشته اند

بسیاری از افرادی که تجربه نزدیک به مرگ را داشتند حالات مشابهی از دیدن نور، تونل و دریافت عشق و ملاقات با مردگان گزارش کرده اند. حالات دیگری هم معمولا به کررات در بین این افراد مشاهده شده است برای مثال:

– احساس شناور بودن بر بالای بدن
– بودن در محیطی سرشار از عشق یا ترس
– مشاهده شخصیت های معنوی
– احساس بازگشت به زندگی و نمردن واقعی
– مشاهده فضایی که جسم آنها در آنجا قرار دارد

اثرات تجربه نزدیک به مرگ

افرادی که از مرگ بازگشته اند معمولا تغییرات زیادی را در شخصیت و دیدگاه معنوی خود احساس می کنند. آنها از احساس عشق و سر زندگی تازه ای که به آنها داده شده صحبت می کنند و معمولا نه تنها از مرگ هراسی ندارند بلکه آن را تجربه ای لذت بخش می دانند (البته در صورتی که با پدیده منفی در تجربه نزدیک به مرگ خود رو به رو نشده باشند). معمولا حساسیت به صدا یا نور یا میدان های الکترومغناطیسی در آنها مشاهده می شود. همچنین ممکن است تغییراتی در مدت زمان خوابیدن آنها رخ دهد و این زمان کاهش یا افزایش یابد.

همچنین میزان نزدیکی آنها به باورهای مذهبی و الهیات افزایش پیدا کرده و حس عمیق انسان دوستی و خیرخواهی در آنها پدید می آید و قادر به احساس عشق بی حد و مرز به هم نوعان خود هستند.

تجربه های منفی حالت نزدیکی به مرگ می تواند حالت هشدار را برای اشخاصی که مناظر ناخودشایندی را مشاهده کرده اند داشته باشد تا نیاز باشد در سبک زندگی خود تغییراتی را ایجاد کنند. این افراد برای هضم تجربه خود به کمک مشاور و همدردی اعضای خانواده خود نیاز دارند. حتی افرادی که تجربیات خودشایند داشته اند هم ممکن است نتوانند تجربه خود را پس از شروع زندگی عادی پردازش کنند و تا مدت ها افکار عجیبی را در سر داشته باشند که مانع از زندگی عادی آنها می شود.

تجارب ماورایی در هنگام تجربه نزدیک به مرگ

داشتن تجربه ماورایی به خاطر جدایی روح از بدن پدیده ای رایج در بین کسانی است که از مرگ باز گشته اند. برای مثال آنها ادعا می کنند که توانسته اند حاضرینی که در بالای جسد آنها بوده است را ببینند و حتی فکر جراحان را بخوانند.

برخی از آنها با ارواح مردگان ارتباط پیدا کرده و مسیر معنوی زندگی خود را پیدا کرده اند. تعدادی از آنها با مشاهده روح فردی که همزمان با آنها دچار سانحه شده اند فهمیده اند که شخص کامل از دنیا رفته و فقط او جان سالم به در برده است.

وجود همین حالات توجیه نشده ماورایی در این افراد است که تجربه نزدیک به مرگ را پدیده ای فراتر از تغییرات فیزیولوژیکی بدن کرده و بحث روح و آگاهی و معنویات را هم با آن ترکیب کرده است.