تجربه ماورا – موضوع ۶ساله واقعی (نوشته آهو)

سلام به خدا حرفام عین حقیقته ۶سالیه که صاحب خونه شدیم توچند ماه اول بود که داشتم وارد اتاق میشدم شب بود لامپ هم خاموش بوددیدم یه کسی مثل سایه روهوا وایستاده تامتوجه شد که دیدمشه به سرعت باد رفت تودیوا رمنم اصلا نترسیدم ولی فهمیدم خونه جن داره ازاون موقع به بعد صدای بازوبسته شدن درب ها مخصوصا درب حمام میومد ولی اصلانترسیدم بعددیگه توخواب میدیدم جن وشیطان هردوبهم حمله میکنن که توخواب ایه الکرسی رو برافراری دادنشون میخوندم به وفور خواب جن میبینم که توخواب متوجه میشم باید یه ذکری بخونم وخیلی تقلی میکنم که ازخواب پاشم ولی تاذکر نخونم نمیتونم خیلی خیلی جنگ بین من وشوهرم میافته خیلی توزندگیمون توکارهای روزمره گره میافته یه روز هم نشسته بودم یه دفعه پشت سرم رودیدم بدون اینکه سرم روبرگردونم دیدم یه چیزی مثل سایه سیاه ولی ایستاده به سرعت باد رفت تودیوار یه بارم توتابستون که خیلیهم گرم بود نصف شب بیدارشدم دیدم کل بدنم تافک ازشدت سرما از کار افتاده چشمامو که میبستم کابوس میدیدم باهرزحمتیکه بود شروع کردم به ایه الکرسی خوندن که همین طورکه میخوندم بدنم از گردن گرم شد تاکلمه ی اخرکه نوک انگشتای پام گرم شدفقط به اونجا ختم نشد بعضی وقت ها بشدت من یا یکی از اعضای خونه بشدت سردمون میشد همیشه یه دودی توخونه بود مثل دوداسفندحتی همسرم هم متوجه دودشد یه روز صبح ساعت ۶چشمام باز باز بود دیدم صدای باز شدن درب پذیرایی اومد بدون اینکه کوچکترین حرکتی داشته باشه انگار یه خونه نامریی دیگه ای مثل خونه خودمون هست یا یه شب چهارشنبه رفته بودم حمام وقتی ازحمام درومدم باصدای جاریم اسممو صدازدمنم فورا گفتم بله درروبازکردم دیدم جاریم مهمون داره وتوخونه ی خودشه تااینکه رفتم پیش یه دعانویس برام دعانوشت گفت وارد بدنتون شده وهرموقع که دعوابالا گرفت بدون باز اومدن وباید سه شب اینو ببندی به نافت ولی هی میرنو برمیگردن خدایی بهتر شد وضعیتمون ولی خواب های آشفته وکابوس خیلی می بینم وبعضی وقت ها هم خوابم ولی توخواب صحنه های واقعی میبینم مثلا بچه هامو شوهرم چجوری خوابیدن وسایل خونه کجان که وقتی پامیشم همون جوریه که توخواب دیدم ولی چند شب پیش توخواب بودم که دیدم یکی داره بهم تجاوز میکنه بدنشو لمس میکردم یه یه بارازخواب پاشدم یه توپ نامریی که اصلا وزنی نداشت ولی لمسش میکردم وگذاشته تو دستم تا فهمید بیدار شدم توپ غیب شد به شدت همیشه احساس خستگی میکنم وازشوهرم سرد شدمه بعضی وقت ها هواسم پرت میشه ودیگه متوج هیچی نمیشم هرکی هم باهام حرف میزنه فقط صداشو میشنوم متوجه نمی شم چی میگه یه مدته باخودم حرف میزنممیزنم شما که صاحب این سایت هستید میشه نظرتونو بگید جن های مسلمان وارد بدن میشن یافقط شیاطینو جن های کافرند که وارد بدن میشن وعاشق میشن میشه بگین شرایط من به کدوم میخوره