قالب وردپرس قالب وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس آموزش وردپرس

تجربه ماورایی – افزایش خود به خود ارتعاشات (نوشته ماندانا)

دفاع ماورایی
چه کسانی به دفاع ماورایی نیاز دارند؟ معرفی چند روش دفاع ماورایی (پست ویژه)
خرداد ۲۵, ۱۳۹۸
جفت روحی
تله پاتی بین جفت های روحی
خرداد ۲۵, ۱۳۹۸

تجربه ماورایی – افزایش خود به خود ارتعاشات (نوشته ماندانا)

تجربه ماورا

تجربه ماورا

تجربه ماورایی – افزایش خود به خود ارتعاشات (نوشته ماندانا)

من چند سال قبل خودم رو به عنوان زنی شکست خورده و طلاق گرفته با یه پسر می دیدم. شوهرم زن دوم گرفت و گفت دیگه منو نمیخواد. تا چند ماه قلبم شکسته بود و شبها با گریه از خواب بلند میشدم. چون کاری بلد نبودم که زندگیم رو بچرخونم شروع کردم قلاب بافی و تهیه لباس پشمی. از همین کار درآمد کمی داشتم ولی غصه من پول نبود عشق بود. روز به روز از خودم متنفرتر می شدم و احساس می کردم یه زن زشت و نالایقم که هیچ کس من رو دوست نداره. حتی خانوادمم کاری به من نداشتن و مشکل من براشون مهم نبود. من و پسرم تنها توی یه خونه اجاره ای کوچیک زندگی می کردیم.

به خاطر پسرم میخواستم دوباره ازدواج کنم ولی فقط مردهای طمع کار سراغم میومدن و منم هر بار بیشتر قلبم می شکست. یک روز مشغول نوشتن درد و دل هام روی کاغذ بودم تا اینکه به ذهنم اومد اگه کسی منو دوست نداره چرا من به امثال خودم عشق نورزم؟ حتما آدمای زیادی حس منو دارن و کی بهتر از من می تونه درکشون کنه؟ همین موضوع جرقه ای بود تو ذهنم تا مرحله جدیدی از زندگیم رو شروع کنم.

توی گروه های اجتماعی مختلفی عضو می شدم و درد و دل خیلی ها رو میشنیدم. با شنیدن درد اونها فهمیدم که من چه قدر خوشبختم. اونها زندگی خیلی بدتر از من داشتن. یه خانم که حتی پدرش هم اون رو از خونه بیرون کرده بود و شوهرش هم از قبل ترکش کرده بود. کارش تمیز کردن خونه ها بود. اولین نفری بود که باهاش صمیمی شدم. وقتی اون رو توی آغوش می گرفتم و خیسی اشکهاش رو روی شونم حس می کردم احساس می کردم یه فرشته رو بغل کردم. دوستان این سبکی من زیادتر شدن. وقتی کنار اونها بودم و می تونستم حداقل با گفتن کلمات محبت آمیز و گوش کردن به دردهاشون بهشون کمک کنم از خوشحالی بال در میاوردم.

همچنین بخوانید:   تجربه ماورا - ریتالین (نوشته کامران)

دیگه برام مهم نبود خودم چه زندگی داشتم. دیگه نه تنها حس نمی کردم بی ارزش هستم بلکه احساس مفید بودن و معنوی بودن می کردم. من دیگه همسر قبلیم رو به خاطر عشق نورزیدن به خودم سرزنش نمی کردم بلکه آرزو می کردم اون هم طعم عشق رو بچشه.

توی این فعالیت هایی که داشتم با چند تا مددکار اجتماعی هم آشنا شدم و قرار شد باهاشون همکاری کنم. مجموعه این کارها باعث شده بود احساس سبکی کنم. ارتعاشات من خود به خود خیلی بالا رفته بود. بدون اینکه تمرینی کنم شب ها روحم از بدنم جدا می شد و وارد نور می شد. تو اونجا با موجوداتی مهربان و پندآموز آشنا می شدم و از اونها طریقه انتقال بهتر محبت رو یاد می گرفتم. وقتی هم که بیدار بودم حضور اونها رو کنارم حس می کردم. اون قدر انرژی های من تغییر پیدا کرده بود که گاهی می تونستم به صورت تله پاتی حرف های دوستانم رو داخل ذهنم بفهمم. همه اینها فقط به خاطر تسلیم نشدن در برابر غول غم و خود کم بینی بود. زندگی به من یاد داد که نباید منتظر بشینم تا بقیه عاشق من بشن بلکه باید از خودم شروع کنم و تا می تونم به بقیه عشق رو هدیه بدم تا خودم هم دریافت کننده همچنین انرژی پاکی باشم.

 

 

مقالات مرتبط

همچنین بخوانید:   تجربه ماورایی - خواب های عجیب (نوشته شقایق)
علی خانی (مشاور سایت)
علی خانی (مشاور سایت)
علی خانی، علاقه مند به حوزه ماورا و موضوعات عرفانی و روحی شرقی و غربی از جمله مدیتیشن، انرژی درمانی، طب سنتی، یوگا، خواب بینی، سفر روح و …
اشتراک
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
قدیمی ترین
جدیدترین
Inline Feedbacks
View all comments
علی
مهمان
علی
5 سال قبل

عشق به خداوند همه چیز رو درست میکنه…ولی در کل به نظرم یک خانم خیلی رنج و ناراحتی میکشه وقتی زندگیش به این شکل در بیاد…لعنت به این جور مردها که این کارهارو میکنن…این ها دیوانه ان حالیشون نمیشه…خدا خواست که جدا بشین از این انسان…ولی در کل شاد باشین و افزایش انرژی در راه خداوند

maryam_b
مهمان
maryam_b
5 سال قبل

سلام …. خانم ماندانا آفرین بر شما که بعد از جدایی تلخی که داشتید بهترین روش را برای غلبه بر مشکلات و غم و اندوه خودتون انتخاب کردین. …..با این روش به آرامش درون رسیدین و باعث بالا رفتن سطح ارتعاشات انرژی درونی خود شده اید وقتی روح انسان کاملا آرامش پیدا کنه به قدرتی میرسید که نهایت نداره و از سرریز این قدرت به دیگران هم آرامش میدهید و میتونید به اونها هم کمک کنید …..اینم بگم خداوند واقعا حامی شما هست و خیلی دوستتون داره …..برای موفقیت منم لطفا دعا کنید …..با تشکر مریم

رفتن به نوار ابزار