تجربه ماورایی حدیث (باز کردن چاکراها)

درود. برای باز کردن چاکراهام فقط یک هفته وقت گذاشته بودم ولی تمرینات رو شدید دنبال میکردم و حتی برای بیشتر کردن تاثیرش روزه هم گرفتم. تا روز سوم چیزی حس نکردم ولی از روزهای بعدش تمام تنم داغ میشد و خیس عرق میشد. روزی ۴ ساعت تمرین میکردم و سعی میکردم هیچ کدوم از چاکراهامو کمتر از بقیه کار نکنم. در تمام مدت نه تنها حس میکردم بی وزن میشدم بلکه تنم میلرزید و خیلی خوشایند بود. حتی چند بار نورهای زیادی رو دیدم یا وقتی داشتم تمرین میکردم حس میکردم بدنم داره از هم باز میشه و اندازه اتاق میشم. حس باز شدن هم مثل باز شدن گوشت و استخونم واقعی بود و البته دردی نداشت.

غیر از اینها تجربه دیگه ای نداشتم چون ادامه ندادم و اون به خاطر اتفاق بدی بود که فرداش اتفاق افتاد و خبر مرگ فامیلمون رو شنیدم. انگار دوباره چاکراهام بسته شدن و دیگه پر از غم شدن و هر چی تمرین کردم بر باد رفت. انگار این سبکی ها فقط مال وقتی هست که آدم خاطره بدی نداره و همش تو خوشیه.