سلام خدمت همه دوستان ، مدتی بود که در سایت حضور نداشتم و برای همین این تجربه ای که می نویسم برای هفته پیش است.
———–
ساعت سه شب بود و به خاطر امری که پیش آمده بود نتونستم بودم بخوابم.
گفتم یه نیک ساعتی بخوابم و سعی در تلقین کردم که فقط نیم ساعت بخوابم، اما انقدر خسته بودم که گفتم ۴۵ دقیقه بهتره و خوابم برد…
(قبل از خواب با حالت مضحک به خودم گفتم الآن میرم توی رویابینی ای چیزی…)
خب صاف بریم سر اصل مطلب
یه لحظه تو خواب به خودم اومدم و دیدم که روی صندلی کلاس نشستم و معلم زیستمون میخواد فیلم پخش کنه….
بی هیچ مقدمه ای فیلمه شروع شد : توی فیلم یه چیزی از عروسک هم کوچکتر بود که برای من توی خواب به جن تعریف شده بود!! نخندید…خخخ….
بعد یه دفعه دستش کش اومد و مستقیم رفت تو قلب یه انسان.
(تو فیلم)
(حالت صحنه آهسته اما نه خیلی)
بعد صحنه فیلم شروع کرد به چرخیدن و….
همون موقع منم حس کردم که دارم حول قلبم به شکل مارپیچ می چرخم…
و به تو میرم…
حس واقعا بدی داشتم معادل الانش و تقریبا باید دو کیلو با اجازه بالا بیاری…
و همین طوری داشتم نابود میشدم…
همین لحظات بودم که یه دفعه برام تعریف شد که اگه کسی دستمو بگیره منم به حالت بعدیم بر می گردم….
تو همون موقع حس کردم یکی دستمو محکم گرفته منم محکم دستشو گرفتم و یه جورایی داشتم واقعا عبور انرژی تو دستمون حس می کردم …
بعدش که دیدم تشکر کردم و اون فقط یه لبخند زد و…..
با اجازه کارگردان صحنه عوض شد تو اتاقم بودم الان میتونم بگم قشنگ میفهمیدم که تو خوابم گفتم اگه رویابینی هست بزار تستش کنم، روی تختم بودم فکر کردم که الان یه دو سه سانتی برم بالا اما نمی دونم چرا یه دفعه پانزده بیست سانت رفتم بالا..
فکر کنم برای ترسم بود که یه دفعه بیدار شدم…
تو همون بیست سانتی که بودم حس میکردم کلی انرژی قدرتمند به شکل بی نهایت از من عبور می کند و میاد (من وسط نماد بودم) خیلی قوی بود انگار دورمو احاطه کرده بود،
بعد یه دفعه از اون حالت به شکل بدی بیدار شدم…
توی سبکی بودم و یه دفعه حس سنگین شدن کردم خیلی بد بود انگار که داشتم همین طوری عرق می کردم…. بعد چشام باز شد و با دیدن کاغذ و خودکار ترس برم داشت و سریع به ساعت نگاه کردم..
ساعت دقیق دقیق دقیق نیم ساعت گذشته بود اما برای من یه دریایی بود…
…………….
من این تجربه رو نوشتم فقط برای اینکه انرژی ها رو بگم لطفا اون جاهایی که توصیف کردمو یه ذره با فکر کردن بهش بخونید تا شاید مفهوم انرژی بهتر درک کنید منم توی این خواب در لحظه آخر واقعا ارتعاش رو حس کردم در حالی که همش سوال داشتم تغییر ارتعاش چه حسی داره ؟!! اما از نظر من برگشت به حالت مادی خیلی حس بدیه
……. ببخشید اگه چشماتونو با نقطه در آوردم ……خداحافظ………..
جهانگرد تو دانشگاه یه جور دیگه تعریفش کردی؟!
خب شاید میخواسته پیاز داغش رو زیاد کنه!!! خخخخ
اقا چرا جواب جیمیل ها نمیاد؟! بخش(تماس با ما) مشکل داره؟
با سلام. آیا به info@arnusha.ir پیام داده اید؟ اگر به بخش فرم ارسال تجارب ماورایی پیام داده باشید در این صورت پاسخ داده نمی شوند و فقط به پیام هایی که به ایمیل می آیند (آن هم در مورد ایجاد حساب کاربری) پاسخ داده می شود.
کامل نگفتم، دیدم گوش نمی کنی…
فقط رمزی حرف زدنت…. خخخ…خ…..